گنجور

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۱۷

 

تا من به میان رسول یابم با تو

تنها ز همه جهان من و تنها تو

خورشید نخواهم که بر آید با تو

آیی بر من سایه نباشد با تو

عین‌القضات همدانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۲

 

کندم همه شب ریش ز عشقت تا تو!

کافر شدی و نماند خونی با تو

اکنون که تو ریش می کنم من نکنم

یا من کنم این بیشه ناخوش یا تو

مجیرالدین بیلقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۹

 

صد ساله ره است از طلب من تا تو

در بادیهٔ طلب من آیم یا تو

جانی به سه بوسه شرط کردم با تو

شرطی به غلط نرفت ها من، ها تو

خاقانی
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در معراج حضرت رسالت علیه الصلوة والسلام

 

درآ ای مقصد و مقصود ما تو

نظر کن ذات ما را با لقا تو

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۶) حکایت یوسف و ابن یامین علیهما السلام

 

به یوسف مانی از بهر خدا تو

اگر هستی چه رنجانی مرا تو

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۲) حکایت مرد نمازی و مسجد و سگ

 

ز بی شرمی شدی غرق ریا تو

نداری شرم آخر ازخدا تو

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱۳) مناجات آن بزرگ با حق تعالی

 

اگر خود بودئی راضی ز ما تو

زما کی جستئی هرگز رضا تو

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » (۳) حکایت محمد غزالی با سلطان سنجر

 

اگر آگه نهٔ زان آسیا تو

یکی بنگر بدین چرخ دو تا تو

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

چو مرگ آمد ترا بنمود باتو

ندانستی که آن او بود یا تو

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

چو پیش دام بگرفتی مراتو

گرفته میزنی ای بیوفا تو

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

نکردی هیچ عهد من وفا تو

چه خواهی گفت آخر با خدا تو

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز

 

وگر آری به رویم صد بلا تو

کجا بینی ز من روی و ریا تو

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن

 

اگر با من کنی عهد و وفا تو

درین معنی امین گردی مرا تو

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۶ - در اسرار عشق الهی فرماید

 

الا ای جوهر بی منتها تو

حقیقت بیشکی نور خدا تو

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۲ - در نموداری اعیان و خورشید جان فرماید

 

دم عشق ازل زن همچو ما تو

حقیقت چون شوی از خود فنا تو

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۰ - در سلوک و وصول فرماید

 

فنا باقیست گر گردی فنا تو

خدا گردی و گردی در بقا تو

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۳ - در معنی وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهوراً فرماید

 

قناعت کن در این دار فنا تو

که خواهی رفت در دار بقا تو

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۳ - در معنی وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهوراً فرماید

 

ازو دوری گزین چون انبیا تو

که گرداند ز ناگه مبتلا تو

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۵ - در کشف حجاب و وصول دوست

 

اگر یکرنگ خواهی شد به لاتو

ز اول بایدت شد کل فنا تو

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴