گنجور

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۵

 

چو خندان شد و چهره شاداب کرد

ورا نام تهمینه ، سهراب کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۷

 

سر نیزه را سوی سهراب کرد

عنان و سنان را پر از تاب کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۲۱

 

همی گفت و مژگان پر از آب کرد

زبان پر ز گفتار سهراب کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲

 

ز دانش بروها پر از تاب کرد

ز تیمار مژگان پر از آب کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۸

 

همان ناخنش پر ز خوناب کرد

سپهبد بروها پر از تاب کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۶

 

یکی آتش چوب پرتاب کرد

دلش را بران رزم شاداب کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۱

 

به زیر اندرش بستر خواب کرد

میانش پر از در خوشاب کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۸

 

دو رخ زرد و دیده پر از آب کرد

همان چهر خندان پر از تاب کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۳

 

ببخشود و دیده پر از آب کرد

بروهای جنگی پر از تاب کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۵

 

دژم گشت و دیده پر از آب کرد

بروهای جنگی پر از تاب کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۰

 

برین گونه تا سرسوی خواب کرد

دهانش پر از در خوشاب کرد

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۳ - دیگر پرسش گرشاسب از سرشت جهان

 

که یزدان چُنان گوهر ناب کرد

گدازیدش از تفّ و جوشاب کرد

اسدی توسی
 

امیر معزی » ترجیعات » شمارهٔ ۳

 

ترک من برگل نقاب از سنبل پرُتاب‌ کرد

لالهٔ نعمان حجاب لولو خوشاب کرد

رنگ لعل شکرین او مرا بی‌رنگ‌کرد

تاب‌زلف عنبرین او مرا در تاب‌کرد

دید در سنجاب و مشک ناب نرمی و خوشی

[...]

امیر معزی
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۲۰ - رفتن شاه سقلاب به جنگ و کشته شدن او به دست کوش

 

چو آهنگ با سوز سقلاب کرد

سر تختش آهنگ زی خواب کرد

ایرانشان
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

زلف پر تابت مرا در تاب کرد

چشم پر خوابت مرا بی خواب کرد

با تن من کرد نور عارضت

آنکه با تار قصب مهتاب کرد

عنبرین زلف چو چوگان خم گرفت

[...]

سنایی
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۰ - جواب مجدالدین همگر

 

یک قطعه سوی بنده فرستاد مجددین

کان را بصد قصیده نشاید جواب کرد

معنی روشن وی و الفاظ عذب وی

آنکرده با سخن که بسنگ آفتاب کرد

خط شریف او بنکوئی چوآن نگار

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۷

 

آبم ببرد دلبر و چشمم پر آب کرد

جان مرا بر آتش هجران کباب کرد

تا در نقاب هجر نهان گشت روی او

بر روی من زخون دل من خضاب کرد

از رحمت آفرید جمال تو را خدای

[...]

ادیب صابر
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۷

 

آبم ببرد دلبر و چشمم پر آب کرد

جان مرا بر آتش هجران کباب کرد

ادیب صابر
 
 
۱
۲
۳
۴