گنجور

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۵

 

کشف رود پر خون و زرداب شد

زمین جای آرامش و خواب شد

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۷ - آمدن فغفور به جنگ نریمان

 

زمانه شب و تیغ مهتاب شد

دل مرد چشم و سنان خواب شد

اسدی توسی
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۴۹ - رفتن شهریار به پای قلعه سراندیب گوید

 

رمید از سر سروران خواب شد

چو از آتش روز شد آب شد

عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۴۹ - رفتن شهریار به پای قلعه سراندیب گوید

 

روان خون به خندق چو سیلاب شد

دل شیر گردان ز بیم آب شد

عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۵۷ - خواب دیدن رستم شاه کیخسرو را کوید

 

تهمتن شب تیره راخواب شد

از آن نامه اش دل پر از تاب شد

عثمان مختاری
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹

 

در مهر ماه زهدم و دینم خراب شد

ایمان و کفر من همه رود و شراب شد

زهدم منافقی شد و دینم مشعبدی

تحقیقها نمایش و آبم سراب شد

ایمان و کفر چون می و آب زلال بود

[...]

سنایی
 

فلکی شروانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶

 

آنکه ز شرم لطف او، آتش ناب آب شد

گمشده نعل مرکبش، افسر آفتاب شد

داد بداد خلق را، خورد فراغ و خواب شد

دشمن او ز رشگ این دشمن خورد و خواب شد

هست تصرف قضا، منصرف از جناب او

[...]

فلکی شروانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۰

 

آوخ که قصر جاه و معالی خراب شد

دلها همه شکسته جگرها کباب شد

مجیرالدین بیلقانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۰

 

آوخ که قصر جاه و معالی خراب شد

دلها همه شکسته جگرها کباب شد

مجیرالدین بیلقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷

 

آتش عشق تو دید صبرم و سیماب شد

هستی من آب گشت، آب مرا آب شد

از تف عشق تو دل در کف سودا فتاد

سوخته چون سیم گشت، کشته چو سیماب شد

سوخت مرا عشق تو جان به حق النار برد

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - در رثاء امام محمد بن یحیی و حادثهٔ حبس سنجر در فتنهٔ غز

 

آن مصر مملکت که تو دیدی خراب شد

و آن نیل مکرمت که شنیدی سراب شد

سرو سعادت از تف خذلان زگال گشت

و اکنون بر آن زگال جگرها کباب شد

از سیل اشک بر سر طوفان واقعه

[...]

خاقانی
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۶ - مرثیه در مرگ یکی از کسان شاه گفته

 

ماه تمام ملک به زیر نقاب شد

آب حیات شرع دریغا سراب شد

سروی ز بوستان معانی فرو شکست

برجی ز آسمان معالی خراب شد

کور و کبود مردمک چشم مردمی

[...]

سید حسن غزنوی
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

زین سخن موسی چنان در تاب شد

کآتش خشم آمدش وز آب شد

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۱ - المقالة السابعة عشره

 

آب ازین چون آتشی در تاب شد

آتشی برخاست زو وز آب شد

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هشتم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

چون ز بس گفتن دلش در تاب شد

هم دران مسجد خوشی درخواب شد

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸۰

 

صد مصر مملکت ز تعدی خراب شد

صد بحر سلطنت ز تطاول سراب شد

صد برج حرص و بخل به خندق دراوفتاد

صد بخت نیم خواب به کلی به خواب شد

آن شاهراه غیب بر آن قوم بسته بود

[...]

مولانا
 
 
۱
۲
۳
۵