گنجور

 
سنایی

در مهر ماه زهدم و دینم خراب شد

ایمان و کفر من همه رود و شراب شد

زهدم منافقی شد و دینم مشعبدی

تحقیقها نمایش و آبم سراب شد

ایمان و کفر چون می و آب زلال بود

می آب گشت و آب می صرف ناب شد

دوش از پیاله‌ای که ثریاش بنده بود

صافی می درو چو سهیل و شراب شد