بود اندر عهد موسی کلیم
برخ اسود بیدلی با دل دو نیم
آنچنان سر سبزئی در برخ بود
کز سوادش چهرهٔ دین سرخ بود
شد تبه بر آل اسرائیل کار
زانکه آمد خشک سالی آشکار
سایه میافکند قحطی سهمناک
خواستند افتاد خلقی در هلاک
خلقی آمد پیش موسی سر بسر
تا باستسقا برون آید مگر
رفت موسی سوی صحرا بی قرار
خواست باران ازخدای کامکار
هم باستسقا نماز آغاز کرد
هم ید بیضا دعا را باز کرد
گرچه بسیاری دعا گفت آن زمان
هیچ اثر پیدا نیامد در جهان
رفت موسی بعد ازان یکبار نیز
برنیامد کار دیگر بار نیز
خواست شد خلقی در آن تنگی هلاک
رفت موسی گفت ای دانای پاک
چیست دارو تا شود درمان پدید
چیست فرمان تا شود باران پدید
حق تعالی گفت با موسی براز
گر ببارانست قومت را نیاز
بندهٔ دارم که او گوید دعا
از دعای او شود حاجت روا
موسی آمد باز جست آن بنده را
برخ دید آن بندهٔ فرخنده را
برخ را گفت ای لطیف نامدار
چون جهان را قحطی آمد آشکار
سوی صحرا رنجه شو فردا پگاه
وز خدا از بهر باران ابر خواه
زانکه گر زین سان بماند خشک سال
عمر بر خلق جهان آید زوال
روز دیگر برخ آمد سوی دشت
پس جهانی خلق بر وی گرد گشت
گفت یا رب خلق را در خون مکش
هر زمان در رنج دیگر گون مکش
خلق را از خاک چون برداشتی
گرسنه آخر چرا بگذاشتی
یا نبایست آفریدن خلق را
یا نه بیشک لقمه باید حلق را
لطف کم شد یا کرم گوئی نماند
وآن همه انعام و نیکوئی نماند
آن همه دریای بخشش کان تراست
می نبخشی می نریزی آن کجاست
گر تو زان می آوری این قحط سال
تا دهی خلقان خود را گوشمال
بعد ازین ترسی که نتوانی همی
بل توانی کرد بآسانی همی
لطف کن این خلق حیران را بدار
جان چو دادی نان ده و جان را بدار
تا بگفت این فصل را برخ سیاه
مرد بالا گشت از باران گیاه
جملهٔ عالم ز باران تازه شد
دل خوشی خلق بی اندازه شد
روز دیگر موسی عمران مگر
دید ناگه برخ را بر رهگذر
گفت ای موسی بدیدی آن زمان
با خدای تو چه گفتم آن چنان
گرمی من دیدی و گفتار من
مردی من دیدی و هنجار من
زین سخن موسی چنان در تاب شد
کآتش خشم آمدش وز آب شد
جوش میزد خشم او چون بحر ژرف
خواست تا او را برنجاند شگرف
تا چنین شوریدهٔ نه سر نه بن
این چنین گستاخ چون گوید سخن
جبرئیل آمد که ای موسی متاب
پس مرنجان برخ را از هیچ باب
زانکه حق میگوید این برخ سیاه
هست ما را بندهٔ از دیرگاه
لطف ما را او بهر روزی سه بار
می بخنداند چو گلبرگ بهار
لطف ما را خنده از گفتار اوست
کار تو نیست این و لیکن کار اوست
هر کسی خاصیتی یافت از اله
بود این خاصیت برخ سیاه
تو چه دانی سر عشق ای بی خبر
چون نمیآئی ز خواب و خور بسر
می نیاسائی ز خورد و خفت تو
خود نداری کار جز برگفت تو
شام خورد و بامدادان خفتنت
هست پیشین تادگر بد گفتنت
چون خلیل آن یک دمی خفت ای عجب
در پسر کشتن فتاد او زین سبب
روز و شب میخسبی و خوش میخوری
این خری باشد نه مردم پروری
طبع خر داری نگویم مردمت
جو خور ای خر ای دریغا گندمت
مردم آخر خر چگونه اوفتاد
قصهٔ پس پاشگونه اوفتاد
تا ببازار جهانت خوانده اند
پاشگونه برخرت بنشانده اند
تا کی از کوری و تا چند از کری
ای خر آخر پاشگونه بر خری
ماندهٔ دایم اسیر ننگ و نام
وانگهی گوئی که شد دوری تمام
سال و مه خون میخوری در حرص و آز
مینهی این را لقب عمری دراز
روز و شب جان میکنی بی زاد و برگ
زیستن میخوانی این را تو نه مرگ
ای خضابت را جوانی کرده نام
مرگ دل را زندگانی کرده نام
وی ورم را نام کرده فربهی
راست چونآزادی سرو سهی
زرد را کرده ز گلگونه عزیز
سرخ رویش خوانده و سر سبز نیز
مشک را از باد رستی میدهی
حیز را تعلیم کستی میدهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در زمان موسی کلیم، drought و قحطی در قوم بنیاسرائیل به شدت شایع میشود. مردم به موسی مراجعه کرده و از او درخواست باران میکنند. موسی برای دعا به صحرا میرود، اما دعاهایش بیاثر میماند. خداوند به موسی میگوید که بندهای وجود دارد که باید دعا کند تا باران نازل شود. موسی این بنده را پیدا کرده و از او میخواهد تا درخواستی برای باران به درگاه خداوند داشته باشد. بنده دعا میکند و باران آغاز میشود، و دل مردم شاد میگردد. پس از باران، موسی با بنده صحبت کرده و از او میپرسد که آیا میداند چه کاری انجام داده است. بنده اشاره میکند که او خواستار رحمت الهی بوده است. موسی عصبانی شده و به خاطر گستاخی بنده خواستار مجازات او میشود، اما فرشته جبرییل به او هشدار میدهد که این بنده تا زمانی که خداوند بخواهد، در رحمت و بخشش او نقش دارد. در نهایت، موسی متوجه میشود که برای برقراری ارتباط با خداوند، نیاز به آگاهی و فهم بیشتر از عشق و محبت الهی دارد.
هوش مصنوعی: در زمان حضرت موسی، شخصی با دل شکسته و ناامید بر روی زمین نشسته بود.
هوش مصنوعی: درختان به قدری سرسبز و پرپشت بودند که رنگ سبز آنها چهرهٔ زمین را به رنگی سرخ تبدیل کرده بود.
هوش مصنوعی: کارهای بنیاسرائیل به نابودی کشیده شد، زیرا خشکسالی به وضوح ظهور کرد.
هوش مصنوعی: در زمانی که قحطی شدید و ناگوار بر مردم حاکم شد، عدهای از آنها به وضعیت انتقامی و نابودی رسیدند.
هوش مصنوعی: مردمی به حضور موسی آمدند و از او خواستند که دعا کند تا باران ببارد، به امید اینکه به خاطر دعا و درخواست او باران نازل شود.
هوش مصنوعی: موسی به سمت بیابان رفت و با اضطراب از خدا خواست باران ببارد تا نیازهای مردم را برآورده سازد.
هوش مصنوعی: او همزمان با آغاز نماز طلب باران، دست خود را برای دعا به آسمان بلند کرد.
هوش مصنوعی: اگرچه در آن زمان دعاهای زیادی خوانده شد، اما هیچ تأثیری در جهان مشاهده نشد.
هوش مصنوعی: پس از آن که موسی رفت، دیگر بار هم نتوانست کاری انجام دهد.
هوش مصنوعی: در آن شرایط سخت و تنگ، عدهای از مردم به شدت دچار مشکل و خطر شدند. موسی در اینجا به عنوان یک دانای پاک و بزرگ، به آنها توجه میکند و به آنها کمک خواهد کرد.
هوش مصنوعی: چه چیزی میتواند بیماری را درمان کند؟ چه دستوری میتواند باران را به وجود آورد؟
هوش مصنوعی: خداوند به موسی گفت: اگر باران ببارد، نیازی به قوم تو نیست.
هوش مصنوعی: من بندهای دارم که دعا میکند و به برکت دعاهای او، خواستههایم برآورده میشود.
هوش مصنوعی: موسی دوباره آمد و آن بنده خوشبخت را جستوجو کرد و او را دید.
هوش مصنوعی: برخ به لطیف نامدار گفت که وقتی قحطی در جهان آشکار شد، چه باید کرد؟
هوش مصنوعی: فردا صبح به سمت دشت برو و از خدا بخواه که ابرها برایت باران بیاورند.
هوش مصنوعی: چون اگر چنین حالتی ادامه یابد، عمر بشر به سرعت به پایان خواهد رسید و جهان به زوال کشیده خواهد شد.
هوش مصنوعی: در روز دیگر، او به سوی دشت رفت و مردم زیادی دور او جمع شدند.
هوش مصنوعی: ای پروردگارا، مخلوقات خود را همیشه در درد و رنج قرار نده و آنها را به خاطر مشکلات مختلف عذاب نده.
هوش مصنوعی: آدمها را که از خاک خلق کردی، چرا پس از آن گرسنه و ناامید رهایشان کردی؟
هوش مصنوعی: هیات آفرینش انسان یا نباید انجام میشد، یا اگر انجام شده، باید چیزهایی برای تغذیه او فراهم شود.
هوش مصنوعی: لطف و مهربانی کاهش یافته و دیگر سخاوت و احسانی باقی نمانده است و همهی نیکیها و بخششها از بین رفتهاند.
هوش مصنوعی: بخشش و محبت خداوند به اندازهای گسترده است که میتوان آن را به یک دریا تشبیه کرد. اما اگر تو از آن دریای عظیم سهمی نمیگیری، نشاندهنده این است که خودت از آن استفاده نمیکنی. پس باید به آن بپردازی و از آن بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: اگر تو به خاطر سال خشک و کمبود نعمت، مردم را مجازات کنی و به آنها آموزش دهی، در واقع این کار به نفع آنها خواهد بود.
هوش مصنوعی: پس از این، اگر نتوانی به سادگی ترسی را پشت سر بگذاری، باید بتوانی که بر آن غلبه کنی.
هوش مصنوعی: لطفاً به این مردم گیج و سردرگم کمک کن و به آنها جان ببخش، چرا که زمانی که به آنها نان دادی، فراموش نکن که جان و زندگی آنها را نیز باید حفظ کنی.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این موضوع میپردازد که با ورود فصل جدید و بارش باران، زمین از خواب بیدار میشود و گیاهان شروع به رویش میکنند. در واقع، اشاره به تجدید حیات طبیعت و آغاز زندگی جدید در زمین دارد.
هوش مصنوعی: تمام جهانیان به خاطر باران تازه و مطلوب، احساس شادمانی و رضایت زیادی پیدا کردهاند.
هوش مصنوعی: روز دیگری موسی پسر عمران ناگهان بر روی راهی در حال عبور بود که به چیزی برخورد کرد.
هوش مصنوعی: گفت: ای موسی، آیا آن زمان که با خدا صحبت میکردی، کلمات من را شنیدی که چه گفتم؟
هوش مصنوعی: اگر گرمی من را احساس کردی و سخنان من را شنیدی، مردانگی و ویژگیهای من را هم میتوانی درک کنی.
هوش مصنوعی: موسی از این سخن به شدت خشمگین شد و این خشم در او به اندازهای بالا گرفت که به شدت مثل آتش شعلهور شد.
هوش مصنوعی: خشم او مانند دریا و عمیق بود و میخواست که او را به تلاطم وادارد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف شخصی میپردازد که در وضعیت آشفتگی و بیخود است و بدون آنکه سر و ته قضیه را بفهمد، با جسارت صحبت میکند. بهطرزی استعاری، این فرد مانند کسی است که نه درکی از موضوع دارد و نه میتواند از افکار خود بهخوبی دفاع کند، اما با این حال در بیان سخنانش بیپروایی میکند.
هوش مصنوعی: جبرئیل به موسی گفت: ای موسی، نگران نباش و از هیچ چیزی نترس.
هوش مصنوعی: از آنرو که حقیقت میگوید این رنگ سیاه برای ماست، ما از دیرباز بندگان هستیم.
هوش مصنوعی: او هر روز سه بار با لطافت خود ما را خوشحال میکند، همانطور که شکوفههای بهاری دلانگیز هستند.
هوش مصنوعی: لبخند و شادی ما به خاطر سخنان اوست. این موضوع به رفتار و تلاش تو مربوط نیست، بلکه به خاطر ذات اوست.
هوش مصنوعی: هر فردی ویژگیای دارد که آن ویژگی از خداوند نشأت میگیرد، اما این ویژگی ممکن است در افراد مختلف به شکلهای متفاوتی ظاهر شود.
هوش مصنوعی: تو که از حال عاشقی خبر نداری، چرا هنوز از خواب و خیال بیدار نمیشوی؟
هوش مصنوعی: تو از خواب و خوراک غافلی و هیچ کار دیگری جز حرف زدن نداری.
هوش مصنوعی: شام را خوردی و صبح هنوز خواب هستی، تا زمانی که دیگر بد صحبت نکنی.
هوش مصنوعی: وقتی خلیل در یک لحظه به خواب رفت، جای تعجب است که پسرش به دلیل همین خواب، به کشتن او اقدام کرد.
هوش مصنوعی: دنیا را فقط برای خوشگذرانی و خواب میگذرانید، این زندگی شما نشاندهندهٔ رفتار درست و انسانی نیست، بلکه بیشتر شبیه به زندگی یک حیوان است که فقط به لذتهای آنی فکر میکند.
هوش مصنوعی: شما از نظر شخصیت و رفتار مانند یک الاغ هستید و نمیخواهم به مردم شما اشاره کنم. ای الاغ، افسوس که در چنین وضعیت بدی به سر میبری.
هوش مصنوعی: مردم در نهایت چه باید بکنند وقتی که اوضاع کار به مشکل میخورد و داستان به شکل ناخوشایندی پیش میرود.
هوش مصنوعی: تا به بازار زندگیات آمدهاند، پاهایت را به زمین فشرده و محکم نمودهاند.
هوش مصنوعی: تا چه زمانی میخواهی نادانی و بیخبری را ادامه بدهی، ای الاغ؟ در نهایت، باید به حقیقت و واقعیت روبرو شوی.
هوش مصنوعی: همیشه اسیر عیب و شهرت خودم هستم و سپس میگویی که همه چیز به پایان رسیده است.
هوش مصنوعی: در طول سال و ماه، به خاطر حرص و طمع، به خون دیگران میافتی و این رفتار را به عنوان نشانهای از زندگی طولانی خود به حساب میآوری.
هوش مصنوعی: در روز و شب، بدون هیچ توشه و امکاناتی، سختی میکشی و زندگی را به این روش مینامی، در حالی که این وضعیت را نمیتوان زندگی حساب کرد.
هوش مصنوعی: ای جوانی تو را به رنگ تازهای آراسته است و مرگ را به زندگی دل شبیه کرده است.
هوش مصنوعی: او ورم را به شکلی شایسته و زیبا نامیده است؛ همانطور که سرو سهی به آزادی و زیبایی مشهور است.
هوش مصنوعی: زرد را به خاطر زیبایی گلی که دارد، عزیز خطاب کردهاند و رنگ سرخ او را نیز زیبا میدانند و رنگ سبز را نیز مورد توجه قرار دادهاند.
هوش مصنوعی: تو با فراهم کردن مواد لازم، در واقع به دیگران آموزش میدهی که چگونه از آنها به بهترین نحو استفاده کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.