گنجور

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - در مدح فخر الملک

 

ترک من چون طره عنبر شکن پرچین کند

عرصه چین را ز چین طره مشگ آگین کند

مهر ما رافسای را بر نارون جولان دهد

مار مهرانگیز را بر نسترن پرچین کند

نرگس سیرابش اندر باغ حسن از میل کفر

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - در مدح فخر الملک

 

خنک آن دل که ز تیمار تو خرم گردد

خرم آن سینه کز اندوه تو بی غم گردد

هر که را سینه ز اندوه تو بی غم نشود

کی دل از تاب غم عشق تو خرم گردد

پرتو شمع جمالت چو پراکنده شود

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - در مدح فخرالملک

 

یا ساقی الصبوح که پیک صبا رسید

در دور دولت آی که نوبت بما رسید

خورشید را طلوع شد از معجر کلیم

گر همدم مسیح نسیم صبا رسید

صبح دوم که زنده کند مرده را بدم

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مدح فخرالملک

 

شاه انجم چون ز برج جدی سر برمی‌زند

شدت سرما دم از تأثیر اختر می‌زند

در سر گیتی سحاب از برف چادر می‌کشد

در رخ گردون غمام از برق خنجر می‌زند

فرش گیتی را بخار از یشم تزئین می‌دهد

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در مدح فخرالملک

 

سلامی نجوم سما زو منور

سلامی نسیم صبا زو معنبر

سلامی چو ارواح قدسی یکایک

سلامی چو اجسام علوی سراسر

سلامی بسبع الثمانی مؤکد

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح جمال الدین محمد یحیی

 

تازه و خرمست چون رخ یار

صحن گیتی ز رنگ و بوی بهار

دشت را از زمردست بساط

کوه را پر زبرجدست کنار

گشت گوئی ز بیح مینا رنگ

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - تجدید مطلع

 

چیست آن پیکر نحیف و نزار

که دهد ملک را نظام و قرار

هم سحابیست آسمان تأثیر

هم شهابیست آفتاب آثار

می نهد بر خط نظام جهان

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - تجدید مطلع

 

کای پریچهره مست خواب و خمار

ای تو بهتر ز لعبتان تتار

مقد لؤلؤ نموده از یاقوت

لعل شکر گشاده از گفتار

آب حیوانش بر دو گوشه ی لعل

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - تجدید مطلع

 

کای ضمیرت با بر گوهر بار

برده تاب نجوم و آب بحار

سخنت راز وحی را تفسیر

قلمت نقش غیر را پرگار

گفت از جود، حاتم طائی

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - تجدید مطلع

 

آمدم با ثنای صدر کبار

مرکز فرد را محیط و مدار

شرف الدین علی که در همه عمر

درس تکریم او کنم تکرار

نگذارم بصد هر از قران

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - در مدح فخر الملک

 

هوای تو ای جنت روح‌پرور

فضای تو ای کاخ خورشید منظر

نظام جهان را چو عدلست موجب

نجوم فلک را چو مهر است سرور

فروغ صفای تو بر صحن گیتی

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - در مدح فخرالملک

 

دوش چون برزد سر از جیب افق بدر منیر

زورق زرین شتابان گشت در دریای قیر

زورقی از نور و دریائی ز ظلمت، همچنانک

رای دستور آورد بدخواه جاهش در ضمیر

دامن دریا، از آن دریا، چو دریا، پرگهر

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - در مدح شمس الملک

 

وه که پیدا می کند هر دم ز روی روشنش

فتنه ای در زلف شهر آشوب و چشم پر فنش

چشم او هر ساعت آبستن به روزی روشنست

خط دستورست پنداری شب آبستنش

هر سحر پیراهنی در بر قبا کرد آسمان

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - در مدح شمس الملک

 

خیز ای کشیده حسن تو بر آفتاب خط

کامد پدید بر مهت از مشک ناب خط

گوئی به پشت گرمی تاب و رخت کشید

گردون ز تار زلف تو بر آفتاب خط

لعلت ز بهر نرگس خونخوار، تا نوشت

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - در مدح علاء الدوله ابوالفتح

 

تا داد چشم مست ترا روزگار تیغ

بی او نکرد بر سر موئی قرار تیغ

در خون روزگار شد اکنون و در خور است

تا مست را دگر ندهد روزگار تیغ

وصل تو گلبنی است بر او بی قیاس خار

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - در مدح علاء الدوله ابوالفتح

 

در آمد از در من دوش مست خواب و خیال

نگار مهوشم آشفته زلف و شیفته حال

نمود دیده ی ادراک را فروغ رخش

که شاه انجم خوبیست بر سپهر جمال

ز گردن سر زلف وز گوشه ی لب لعل

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - در مدح زین الدین هندی

 

دوش بیخود ز خود جدا گشتم

با خدای خود آشنا گشتم

نظری بر دلم فکند کز او

کاشف رمز انبیا گشتم

ببقای ابد رسیدم از آن

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - در مدح علاء الدوله ابوالفتح

 

بر اوج گنبد گردون ز موج لجه ی عالم

چو جرم زهره و تیر است و عین کوثر و زمزم

فروغ ساغر پهبا ز بزم داور گیبتی

شعاع جوهر جنجر ز، رزم خسرو اعظم

سپهر آخر شاهان جهان کشور شاهی

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - در مدح سلطان شرف الدین یوسف

 

همچو مهر از خاور و باد از ختن

دیشب آن سنگین دل سمین ذقن

سحر در بادام و معجز در بیان

آب حیوان در لب و جان در دهن

لؤلؤ و مرجان و جزعش را غلام

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - تجدید مطلع

 

کای سر زلف ترا شب در شکن

در شبت روزست، در روزت فتن

ماهت اندر مشک و روز اندر شبست

مشک اندر ماه و سنبل بر سمن

گر بود برگ سمن بدر منیر

[...]

امامی هروی
 
 
۱
۱۴۶۰
۱۴۶۱
۱۴۶۲
۱۴۶۳
۱۴۶۴
۶۴۶۲