گنجور

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۷ - فقر

 

فقر عریان گرمی بدر و حنین

فقر عریان بانگ تکبیر حسین

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۰ - اشکی چند بر افتراق هندیان

 

در گذشت از حکم این سحر مبین

کافری از کفر ، دینداری ز دین

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۰ - اشکی چند بر افتراق هندیان

 

تا فرنگی قومی از مغرب زمین

ثالث آمد در نزاع کفر و دین

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۱ - سیاسیات حاضره

 

آنکه بخشد بی یقینان را یقین

آنکه لرزد از سجود او زمین

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۱ - سیاسیات حاضره

 

عید آزادان شکوه ملک و دین

عید محکومان هجوم مؤمنین

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۲ - حرفی چند با امت عربیه

 

گرمی هنگامهٔ بدر و حنین

حیدر و صدیق و فاروق و حسین

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۲ - حرفی چند با امت عربیه

 

قوت از جمعیت دین مبین

دین همه عزم است و اخلاص و یقین

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۳ - پس چه باید کرد ای اقوام شرق

 

ای امین دولت تهذیب و دین

آن ید بیضا برآر از آستین

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۹ - روح حکیم سنائی از بهشت برین جواب میدهد

 

پرده بگذار آشکارائی گزین

تا بلرزد از سجود تو زمین

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۲۰ - بر مزار سلطان محمود علیه الرحمه

 

گنبدی ، در طوف او چرخ برین

تربت سلطان محمود است این

اقبال لاهوری
 

ایرج میرزا » قصیده‌ها » شمارهٔ ۳۰ - در مدحِ حضرتِ مولای متقیان

 

گفتم رهینِ مهرِ تو شد این دلِ حزین

گفتا حزین دلی که به مهری بود رهین

گفتم قرینِ رویِ تو باشد همی قمر

گفتا سهیل باشد اگر با قمر قرین

گفتم که آفرین به رخِ خوبِ یارِ من

[...]

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » قطعه‌ها » شمارهٔ ۷۸ - دو هدیه

 

آمد مرا دو هدیه چو دو قرص مهر و ماه

با نامه‌ای دو چون دو طبق گوهر ثمین

از هیأت شریفه نسوان ری که باد

بر هیأت آفرین و بر این هیأت آفرین

یک نامه بود حاوی اشعار دل پسند

[...]

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » قطعه‌ها » شمارهٔ ۷۹ - سفر اصفهان

 

ای مهین خواجه در وزارت تو

خلق یک سر خوشند و من غمگین

دومه افزون بود که ننهادم

سر بی فکر و غصه بر بالین

بیت الاحزان شدست خانه من

[...]

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۵

 

سخن را گه ز خسرو دادم آیین

گهی از بی وفایی‌هایِ شیرین

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۵

 

بگو، بشنو، ببین، برخیز، بنشین

تو هم مثلِ منی ای جان شیرین

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۵

 

شد آن دشنام‌هایِ سختِ سنگین

مبدَّل بر جوان آرام بنشین!

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۸

 

عبوسانند اندر خانۀ زین

عروسانند گاهِ عزّ و تمکین

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱

 

نباید برد اسم از رسم و آیین

به گوش خر نباید خواند یاسین

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » زهره و منوچهر » بخش ۲

 

بند کن آن رشه به قربوسِ زین

جفت بزن از سرِ زین بر زمین

ایرج میرزا
 
 
۱
۳۶۴
۳۶۵
۳۶۶
۳۶۷
۳۶۸
۳۷۷