گنجور

جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۱۱ - در سبب نظم کتاب و باعث عرض این خطاب

 

تا چو تقریبی شود انگیخته

باشم اندر ذکر او آویخته

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۱ - آغاز

 

ز توست آب با آتش آمیخته

ز تو خاک در باد آویخته

جامی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۴ - حکایت

 

ابر کرم قطره بسی ریخته

تا ز گل این نخل بر انگیخته

وحشی بافقی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مثنویات

 

بهر چه هر دل که برانگیخته

از غم و شادی بهم آمیخته

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - نعت

 

آتش و بادی بهم آمیخته

مشت گلی بر سرشان ریخته

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - محفل انس

 

حجله بذیل نفس آمیخته

هر نفسی رنگ نوی ریخته

عرفی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰۳

 

ناله ای از من به کام دل نشد انگیخته

سرمه پنداری به خاک من چو زاغ آمیخته

از نصیحت آن که آموزد ترا سنگین دلی

بیضه ی فولاد را با موم سازد ریخته

در محبت مطلب از آن جو که کام کس نداد

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۵۰۵

 

خرقه بر دوشان از فرزند و زن بگسیخته

شوره پشتانند از بار گران بگریخته

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ساقی‌نامه » بخش ۶ - کیفیت سخنسازی

 

دلم جام لفظی گر انگیخته

می معنی از هر طرف ریخته

طغرای مشهدی
 

قدسی مشهدی » ساقی‌نامه » بخش ۲

 

گه از آب، آتش برانگیخته

به هم زهر و تریاق آمیخته

قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » ساقی‌نامه » بخش ۸

 

به هم آتش و آب آمیخته

چه خون‌ها که بر خاک ره ریخته

قدسی مشهدی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۱

 

ای که دردت با دوا آمیخته

در غمت بس خرمی انگیخته

با تو تا پیوند محکم کرده‌ام

رشتهٔ جان از جهان بگسیخته

مهر تو بگرفته سر تا پای من

[...]

فیض کاشانی
 
 
۱
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۲
sunny dark_mode