سخن گرچه دارد بسی می پرست
کسی نیست چون من ازین باده مست
به صهبای معنی چو مایل شدم
خراباتی کوچه دل شدم
دلم جام لفظی گر انگیخته
می معنی از هر طرف ریخته
چو استادگی در سخن می کنم
سخن را روان بدن می کنم ...
ز من این خیال کهن تازه شد
تهی طبل گردون پرآوازه شد
مغنی بیا نغمه ای سر کنیم
هوا خشک شد، از نوا تر کنیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از شادی و لذتی که از سخن و معانی عمیق میبرد، صحبت میکند. او به مستی از باده (معانی) اشاره میکند و بیان میکند که با ورود به دنیای معنی، به نوعی در کوچه دل خود خراباتی شده است. او از تجربیات و احساسات خود در سخن گفتن سخن میگوید و به تخلیه احساسات در قالب کلمات اشاره دارد. در نهایت، از یک مغنی دعوت میکند تا نغمهای سر دهند تا فضای خشک را با موسیقی تر کنند.
هوش مصنوعی: این جمله میگوید که اگرچه حرفها و سخنان زیادی وجود دارد که میتوان به آنها اهمیت داد و پرستید، اما هیچکس مانند من از این شوق و حالتی که به واسطهی این باده به دست آمده، سرمست نیست.
هوش مصنوعی: وقتی به معنای عمیق و اندیشهها گرایش پیدا کردم، در کوچه دل مانند یک آدم خراب و مست شدم.
هوش مصنوعی: دل من مانند یک جام پر از واژههاست و معنای آن از هر سو بر میریزد.
هوش مصنوعی: وقتی در گفتار خود استوار و قوی باشم، سخن را به راحتی و روان بیان میکنم...
هوش مصنوعی: این فکر قدیمی من دوباره زنده شد و صدای طبل زندگی به گوش همه رسید.
هوش مصنوعی: خواننده عزیز، بیا نغمهای را شروع کنیم. هوا در حال حاضر بیصدا و خشک شده است، پس بیایید با آواز خود آن را زنده کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.