گنجور

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵

 

نسخه عشق تو بر رق دلم مسطورست

وصف روی توبگویم که مرا دستورست

گرنویسم پراز اسرار کتابی گردد

آنچه بر رق دل (من) مسطورست

همه آفاق بریدم بمثالی فرمان

[...]

سیف فرغانی
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

 

دلم از غصه هجران تو اندر شورست

ذوق جان دارد و خوش در طلب مسرورست

تو حبیبی و یقین با دل و جان نزدیکی

آن رقیبست که از جمله دلها دورست

عاشق تست، اگر خسرو، اگر شیرینست

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

من اگر توبه شکستم کرمش موفورست

پیش دریای کرم توبه من محصورست

جرم بخشیدن و الطاف نمودن کرمست

چه توان گفت؟ که این واعظ ما مغرورست

یا از یار جدا نیست، چه شاید گفتن؟

[...]

قاسم انوار
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » تواریخ » شماره ۱ - تاریخ وفات پهلوان یار علی

 

پهلوان زمانه یار علی

که ز مرگش زمانه پر شورست

با همه زور از اجل افتاد

تا نگویی که کار بر زورست

پیر ما گفت بهر تاریخش

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۱ - شمع و پروانه

 

بهر یکذره نورش در ظهورست

دلیل این سخن الله نورست

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۵ - دلجویی و چاره سازی عنبر شمع را

 

کنون آن غایبت کز دیده دورست

دلت از غیبت او بی حضورست

اهلی شیرازی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸

 

میخانه از لعل لب تو پرشرو شور است

مسجد ز تجلی رخت غرقه نورست

عکس رخ تو زآینه کون هویداست

لیکن چه کند عامی بیچاره که کورست

در پرده ذرات جهان گرچه نهانی

[...]

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶

 

درد تو دوای این دل رنجورست

وصل تو شفای جان هر مهجورست

هر کو ز جهان جمال روی توندید

نزدیک محققان ز عرفان دورست

اسیری لاهیجی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسن‌خان شاملو

 

اکنون که زمانه از تو طورست

خورشید چراغ مرده نورست

فصیحی هروی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۴

 

شکوه از گردش گردون ز بصیرت دورست

گوی چوگان قضا در حرکت مجبورست

ساخت هر زخم تو لب تشنه زخم دگرم

آب تیغ تو هم ای کان ملاحت شورست!

خصم بیجا به زبردستی خود می نازد

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۵

 

عشق هر چند که در پرده بود مشهورست

حسن هر چند که بی پرده بود مستورست

هر که از چاه زنخدان تو سالم گذرد

گر بود صاحب صد دیده روشن، کورست

بود از زخم زبان خار بیابان جنون

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰۹

 

سر زهاد خشک بی شورست

لب دلمردگان لب گورست

سر بی شور، جام بی باده

دل بی عشق زنده در گورست

دل پر داغ، لاله زار بهشت

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۷۹

 

رخسار تو شاداب تر از لاله طورست

شبنم گل سیراب ترا دیده شورست

بسیار به از صحبت ابنای زمان است

در مشرب من، خلوت اگر خلوت گورست

خواری ز طمع دور نگردد که عصاکش

[...]

صائب تبریزی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » مثنویات » معراجیه

 

یافت آن دم که این شب گورست

دامن زندگی ز کف دورست

فیاض لاهیجی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۴ - و له ایضاً فی مدحه

 

روز می و وقت عیش وگاه سرورست

یار جوان می ‌کهن خدای غفورست

میل و سکون شوق و صبر ذوق و تحمّل

شعله‌و خس‌برق و دشت‌سنگ و بلورست

بادیه پر سنگ و وقت تنگ و قدم لنگ

[...]

قاآنی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

بما نزدیک تر از ما و دورست

حجاب گونه ذاتش ظهورست

صفای اصفهانی
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۴

 

زنان را عصمت و عفّت ضرورست

نه چادر لازم و نه چاقچورست

ایرج میرزا
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode