گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۹

 

به ده سال اگر با ندیمان به هم

نشیند نگردد می از جام کم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۰

 

نشستند پس فیلسوفان بهم

گرفتند قرطاس و قیر و قلم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۱

 

دو ابرو کمان و دو نرگس دژم

سر زلف را تاب داده به خم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۲

 

سکندر نهاد آینه زیر نم

همی داشت تا شد سیاه و دژم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۲

 

ز دودش ز دارو کزان پس ز نم

نگردد به زودی سیاه و دژم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۷

 

نشستند دانش پژوهان بهم

یکی چاره جستند بر بیش و کم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۸

 

برآمد خروش از بر گاودم

دم نای سرغین و رویینه خم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۸

 

سکندر سواری بسان قلم

سلیحی سبک بادپایی دژم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۹

 

سکندر بیامد به سوی حرم

گروهی ازو شاد و بهری دژم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۰

 

چو بشنید کامد ز راه حرم

جهانگیر پیروز با باد و دم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۲

 

فرستم کنون با تو او را بهم

بخواند به مادرت بر بیش و کم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۵

 

پر از باد لب دیدگان پرزنم

که فرمان یزدان کی آید که دم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۹

 

کجا شد فریدون و ضحاک و جم

فراز آمد از باد و شد سوی دم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۰

 

دگر ده شتر بار کرد از درم

چو باشد درم دل نباشد به غم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۲

 

سرش چون سر شیر و بر پای سم

چو مردم بر و کتف و چون گاو دم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۶

 

ز باد اندر آرد برد سوی دم

نه دادست پیدا نه پیدا ستم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۵

 

برآمیختندی خورشها بهم

نبودی به خورد اندرون بیش و کم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۷

 

برآمد خروشیدن گاودم

جهان پر شد از بانگ رویینه خم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۴

 

همان جامه پوشیده با او بهم

نباید که چیزی بود بیش و کم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۵

 

وزان پس دگر کرد میخ درم

همان میخ دینار و هر بیش و کم

فردوسی
 
 
۱
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۲۹۹
sunny dark_mode