نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
که شه را بَد بوَد زنهار خوردن
بد آمد در جهان بد کار کردن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهینبانو شیرین را
اگر خواهی جهان در پیش کردن
شکمواری نخواهی بیش خوردن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو
یکی ظاهر ز بهر باده خوردن
یکی پنهان ز بهر خواب کردن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
ولیکن بود روز باده خوردن
جگرخواری نمیشایست کردن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو
چنین واجب کند در عشق مردن
به جانان جان چنین باید سپردن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو
چه داری دوست آنکش وقتِ مردن؟
به دشمنتر کسی باید سپردن
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش
تا کی غم نارسیده خَوردن؟
دانستن و ناشنیده کردن
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۲ - جنگ کردن نوفل با قبیلهٔ لیلی
شرط است به پیش یار مردن
زو جان ستدن ز من سپردن
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۷ - بردن پیرزن مجنون را در خرگاه لیلی
زن میشد در شتاب کردن
میبرد ورا رسن به گردن
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۷ - بردن پیرزن مجنون را در خرگاه لیلی
او داده رضا به زخم خوردن
زنجیر به پای و غل به گردن
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۸ - دیدن مادر مجنون را
دعوت مکنم به خانه بردن
ترسم ز وبال خانه مردن
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - آشنا شدن سلام بغدادی با مجنون
عشق از دل من توان ستردن
گر ریگ زمین توان شمردن
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز
وام دریا و کوه در گردن
با فلک رقص چون توان کردن؟!
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز
ره در این بیمگاه تا مردن
این چنین میتوان به سر بردن
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۷ - پاسخ دادن بهرام ایرانیان را
تیغ و دشنه به از جگر خوردن
دشنه بر ناف و تیغ بر گردن
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۹ - بر تخت نشستن بهرام به جای پدر
کهآدمی را به وقت پروردن
کشتن اولیتر است از آزردن
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرامگور را به مهمانی
نره گاوی چو کوه بر گردن
آرد اینجا گهِ علف خوردن
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
تا چنان شد که فرق تا گردن
میتوانست ازو برون کردن
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
خلق از آن سِحر بابلی کردن
دل نهاده به بابلی خوردن
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
در خجالت ز سرزنش کردن
زخم این و قفای آن خوردن