گنجور

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸

 

همچو نی وصل تو هر دم که مرا یاد آید

تا نفس هست دل از درد بفریاد آید

همه عشاق ز بیداد بتان داد کشند

من همه داد کشم تا ز تو بیدار آید

ناز صیاد دلا چونتو بسی کشته بدام

[...]

نیر تبریزی
 

فایز » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۶۴

 

دلا گر زار گریم بر تو شاید

که هرجا تیری آید بر تو آید

دل فایز، مگر داری تو گوهر

که هر گلرخ تو را خواهد رباید

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱۶۵

 

دلا گر زار گریم بر تو شاید

که هر جا تیری آید بر تو آید

دل فایز مگر داری تو گوهر

که هر گلرخ تو را خواهد رباید

فایز
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲

 

هر چه تو بیرون از خود روی او آید

تا تو ننمائی او ماند و این شاید

بجز او چیزی یکجو ز تو ننماید

همه او باشد و او بالدو او باید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

بدستت ور که عرفان الحق آید

بدل ابواب توحیدت گشاید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۵ - الاسم الاعظم

 

بهر عالم که سالک وارد آید

در آنجا اسم اعظم‌تر نماید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۳ - البدلاء

 

جسد را ور نهد برجای شاید

رود بی‌تن بهر جائیکه باید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۳ - البدلاء

 

باین معنی سخن نیکوتر آید

بمعنای دگر ابعد نماید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۷۵ - الحروف

 

مثل اینجا اگر چه نیک ناید

ولی چون محض مفهوم است شاید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۸۸ - الخضر

 

چرا یکره نپنداری که شاید

بود چیزی و در فهم تو ناید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۱۴ - الروح

 

بخاراتی که از دل زاید آید

نفس آن را ز دل بیرون نماید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۶۶ - الصبا

 

صبا نفحات رحمانیست کاید

ز شرق روح و از وی خیز زاید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۹۲ - عبدالمقسط

 

نماید منخفض آنرا که باید

دهد هم ارتفاع آنرا که شاید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۲۵ - الفتح القریب

 

مقام قلب باز ار درگشاید

بدل فتح قریبت رخ نماید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۴۳ - القبض

 

بود اغلب که بعد از بسط آید

از آن سوء ادب کز بسط زاید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۴۴ - القدم

 

معانی جمله اندر لفظ ناید

شد از وی ذکر آنقدری که شاید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۹۹ - المدد الوجودی

 

وجودش بر عدم تا راجع آید

دم رحمن بر او پیوسته شاید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۰۸ - المستهلک

 

چو غیری باوجود او نشاید

از آنرو غیر او مستهلک آید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷۷ - نهایه السفر الثالث

 

تو را جمع‌الاحد گر حاصل آید

زوال قید ضدین از تو شاید

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۳ - الوفاء بحفظ عهد التصرف

 

تجاوز ورز حد خود نماید

خود او اصلا کرامت را نشاید

صفی علیشاه
 
 
۱
۵۵
۵۶
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
sunny dark_mode