گنجور

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

از دوری خدمتت که جان افزاید

سهل است اگر دلم ز غم فرساید

لیکن ز قدمهای خیالت خجلم

کز روی کرم اینهمه ره می آید

میرداماد
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۷

 

ای آنکه فلک همی غلامت شاید

بر چرخ نهم تارک بختت ساید

گر خصم تو بالفرض چو خورشید شود

اقبال تو خورشید به گل انداید

میرداماد
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تعریف اکبرآباد و باغ جهان آرا

 

درین شهر آهن ار بر سنگ آید

بجای آتش از آن آب زاید

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تعریف اکبرآباد و باغ جهان آرا

 

چنان سنگش بسرخی می گراید

که رنگ آتش از وی می نماید

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - تعریف قحط دکن

 

هوا از بس رطوبت می فزاید

بگوش آواز آب از باد آید

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - در شکستن دست خود گفته

 

از آنها آنکه بهتر می سراید

زبان در طعن مستی می گشاید

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - در تعریف اسب و توصیف بیماری او

 

ز پهلویش براحت بود شاید

که از چشم رکابش اشک آید

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - در وصف قصر پادشاهی

 

کبوتر گر بزنهارش درآید

تماغه از سر شاهین رباید

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » ترجیعات و ترکیبات » شمارهٔ ۲ - در رثاء حاج محمد جان قدسی و تاریخ فوت او

 

هر چه را بینم بر درد دلم افزاید

شمع اگر شعله کشد ناله بیادم آید

کلیم
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶

 

دل به چین زلف بندم چین ابرو چون بپاید

زآن که چیزی کان نپاید، دل به او بستن نشاید

گفتمش بنشین زمانی تا مگر سیرت به بینم

گفت چون خورشید بنشیند دگر کی رخ نماید

ای که می گویی شبت را روزی از پی هست، یا رب

[...]

ابوالحسن فراهانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۹۱

 

به صبر مشکل عالم تمام بگشاید

که این کلید به هر قفل راست می آید

به قسمت ازلی باش از جهان خرسند

که آب بحر به آب گهر نیفزاید

من از کجا وبهشت برین مگر رضوان

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۹۲

 

مرا به میکده هر کس که راه بنماید

در بهشت به رویش خدای بگشاید

بجز قلمرو مازندران کجا دیگر

کلاه گوشه مینا به ابر می ساید

در آن دیار اقامت مکن که از سردی

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۲۳

 

با روی تو آیینه روشن چه نماید

بی چهره گلرنگ تو از گل چه گشاید

در روز چسان جلوه کند کرم شب افروز

با چهره تابان تو چون مهر برآید

شبنم نرباید ز چمن جلوه خورشید

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۷۵

 

از عشق یار نوخط دل زود می گشاید

فصل بهاراز دل زنگار می زداید

حسن برهنه رویان بر یک قرار باشد

هر روز خط کمالی بر حسن می فزاید

از یار چارابرو سخت است دل گرفتن

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۳۹

 

خط در دل روشن گهران مهر فزاید

در آینه ها نقش نگین راست نماید

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » مثنوی: آوازه شناس گشت خامه - از دولت این سرودنامه

 

چو ساز پیکر بلبل نماید

به گوش گل، نوای تازه آید

طغرای مشهدی
 
 
۱
۴۸
۴۹
۵۰
۵۱
۵۲
۶۰
sunny dark_mode