گنجور

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۱ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین

 

نمی گویم که دردم را دوا نیست

که از من یار من یک دم جدا نیست

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۷ - پاسخ دادن شیرین، خسرو را

 

خوشا آن کو به هستی مبتلا نیست

چو درویشی و شاهی را بقا نیست

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۷۱ - جواب

 

زمین و آسمان از هم جدا نیست

جداشان مشمر از هم، کین روا نیست

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۸۱ - جواب

 

درین عالم که آدم زو نشانیست

درو هر کس که می بینی بقا نیست

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۹۵ - نامه نوشتن پیغمبر صلی الله علیه و سلم به پرویز

 

مشو ناخوش که عالم را بقا نیست

از آنش نام جز دار فنا نیست

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۹۵ - نامه نوشتن پیغمبر صلی الله علیه و سلم به پرویز

 

گرت در سر هوای زندگانی ست

بمیر از خود که عمر جاودانی ست

سلیمی جرونی
 

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

نیست گر بر سر زلفین توام سود انیست

تا ز بد مستی چشمت به جهان غوغا نیست

روح بحری است که عالم همه غرقند در او

بس عجب دارم اگر جسم کف دریا نیست

قل هو الله احد گفت صمد می دانی

[...]

کوهی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲

 

هرگز هوس سایه ام از فر هما نیست

عاشق که بود سایه نشین مرد بلا نیست

کس را نبود این غم جان سوز که ماراست

وین غم همه زان است که کس را غم ما نیست

دارد دل ما از تو تمنای نگاهی

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴

 

ما گرچه گداییم وفا در خور ما نیست

حیف است که یاری چو ترا هیچ وفا نیست

صاف می عشرت همه را داد وصالت

چون دور من آمد بجز از درد جفا نیست

هرچند به خشمی مکشم تیر خود از دل

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۳

 

بی شمع رخت هیچ صفا در دل ما نیست

بالله که بی روی تو در کعبه صفا نیست

خواهم سخنی گفت مرنج ای گل رعنا

حیف است که با چون تو گلی بوی وفا نیست

ما اهل وفاییم و زجور تو ننالیم

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۳

 

جز محنت و غصه حاصل دنیا چیست

حال بدو نیک این جهان پیدا نیست

کاش این دو سه روز هم نمیبود کسی

کاین زندگی ارزنده این غوغا نیست

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۰ - بیمار شدن شمع و شکایت کردن از فلک

 

به آتش سوزم اینم کامرانیست

به حسرت میرم اینم زندگانیست

اهلی شیرازی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

در ظل همائی که بر او میل جهانی است

مرغان اولی‌الاجنحه را خوش طیرا نیست

در حسرت آن طایر بی‌بال و پر ما

خوش دل شکن آهنگی و دل گاه فغانیست

پر گرم مران ای بت سر کش که به راهت

[...]

محتشم کاشانی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در هجو کیدی (یاری) شاعر نما

 

این توله سگک ز ترکمانی‌ست

در راه غریب پاسبانی‌ست

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » ناظر و منظور » نامه جنون ناظر در کشتی و به طوق دیوانگی گردن نهادن

 

لب چاه مصیبت را نشانیست

برای حرف نومیدی دهانیست

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۷ - گفتار در آرایش و نکویی سخن

 

هما پرواز عنقا آشیانی‌ست

زبانش چتر شاهی رایگانی‌ست

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۶ - در جستجوی جایی دلکش و سرزمینی خرم

 

دراین آب و هوا بوی وفا نیست

به چم نرگس باغش حیا نیست

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۹ - گفتار در بیرون آمدن شیرین از مشکوی خسرو

 

به جرم این که در طبعم وفا نیست

به طعنم اینچنین کشتن روا نیست

وحشی بافقی
 
 
۱
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۸
sunny dark_mode