صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۱۳
یارب این سفره چرمین مرا پر نان کن
معده سوخته ام را تو پر از بریان کن
بهتر از نان و برنج و عسلم چیزی نیست
آنچه بهبود بود از کرم خود آن کن
گشنگی پیش من دلشده دشوار بود
[...]
![صوفی محمد هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/soofi.gif)
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۳
بیا ای ساقی گلرخ می گلرنگ گردان کن
به روی گل گل از می مجلس ما را گلستان کن
نباشد مفلسان شب نشین را دسترس شمعی
سوی ویرانه ما آی و کار ماه تابان کن
به سختی می رود جان از تنم نادیده دیدارت
[...]
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۹۰ - مناجات در انتقال از اخلاص به جود
هر عمارت که زدی ویران کن
همچو گنجش به خود آبادان کن
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۱۲ - عقد سی و پنجم در دولتخواهی سلاطین که عدل ایشان سرمایه آبادانی است و ظلم ایشان پیرایه ویرانی
سختی روز جزا آسان کن
از برای دگران هم آن کن
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱ - آغاز
ز شعرم خامه را شکر زبان کن
ز عطرم نامه را عنبر فشان کن
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۴۹ - تضرع نمودن زلیخا پیش دایه و التماس حیله ای که سبب مواصلت یوسف گردد علیه السلام کردن
ز غمزه ناوک از ابرو کمان کن
شکار آن نگار دلستان کن
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۳۲
یا رب بکرم درد مرا درمان کن
رحمی بمن سوخته هجران کن
یا راه بمومیایی وصل نمای
یا بر من دلشکسته کار آسان کن
![اهلی شیرازی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ahli.gif)
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۴ - در نعت پیمبر اکرم
سوار عرصه دین همگنان کن
چو شمعش ذوالفقار آتشفشان کن
![اهلی شیرازی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ahli.gif)
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲ - مصایب مصنف و مناجات
من نگویم که لطف و احسان کن
بندهام هرچه شایدت آن کن
![هلالی جغتایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/helali.gif)
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۲۵
به یک زخم نمایان سرفرازم از شهیدان کن
چو صبح وصل خندانم ازین لطف نمایان کن
اگر خواهی که خورشید از گریبانت برون آید
سحرخیزی فن خود همچون صبح پاکدامان کن
نگاه شور چشمان می برد شیرینی از شکر
[...]
![صائب تبریزی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/saeb.gif)
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۳۹
کرم به ابر سبکدست همچو عمان کن
تمام روی زمین را رهین احسان کن
ز باده چهره گلرنگ را فروزان کن
ز قطره های عرق بزم را چراغان کن
به شکر این که جبین گشاده ای داری
[...]
![صائب تبریزی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/saeb.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۷ - آمدن بسوامتر زاهد برای طلب رام پیش راجه جسرت و بردن رام را
که شاها هر چه زاهد گوید آن کن
اگر نیک است ور بد آنچنان کن
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۱ - در بیان کشتن رام دیوان را و خلاص کردن زاهدان را از آفتشان
اگر خواهی تماشای کمان کن
وگرنه رو پدر را تازه جان کن
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸۹ - هراسان نشدن ببیکن و رضای رخصت دادن سپاه را
علاج زخم رام ناتوان کن
به کارش آنچه بتوان کرد آن کن
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۰
جهان را محتسب، چندی به کام می پرستان کن!
ز می خمخانه ها را رشک کهسار بدخشان کن!
ز قید بوریا هم درد اگر داری مجرد شو
سموم آه را آتش فروز این نیستان کن
خرامت را بود کیفیت گردیدن ساغر
[...]
![جویای تبریزی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jooya.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۰
ترشح مایهای ناز دلی را محو احسانکن
تبسم میکند آیینه برگیر و نمکدان کن
طربگاه جهان رنگ استعداد میخواهد
در اینجا هر قدر آغوشگردی گل به دامان کن
شکست خودسری تسخیر صد حرص و هوس دارد
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۱
ز پابوسش بهار عشرت جاوید سامانکن
چمن تا در برت غلتد حنایی را گریبان کن
اثر پروردهٔ یاد نگاه اوست اجزایم
ز خاکم سرمهکش در دیده و عریان غزالان کن
به تمثال حباب از بحر تا کی منفعل باشی
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
سعیدا » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۷
زینهار که کارها به خود آسان کن
هر نیک و بدی که می کنی پنهان کن
یک چند برو پیروی جانان کن
و آن گاه ز پای تا سری خود جان کن
![سعیدا](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/saeeda.gif)
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۸۷۵
طره عنبرین پریشان کن
مرغ دلها بر او پرافشان کن
آتشی برفروز از رخسار
دل بر آتش گذار و بریان کن
باز کن در حدیث غنچه لب
[...]
![آشفتهٔ شیرازی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ashofte.gif)