گنجور

 
 
 
ابوسعید ابوالخیر

یا رب تو به فضل مشکلم آسان کن

از فضل و کرم درد مرا درمان کن

بر من منگر که بی کس و بی هنرم

هر چیز که لایق تو باشد آن کن

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابوسعید ابوالخیر
خواجه عبدالله انصاری

دلرا تو بنار عاشقی بریان کن

وانگاه نظر زدل بسوی جان کن

گرزانک براه پیشت آید معشوق

این جمله به پیش پای او قربان کن

مسعود سعد سلمان

دوشم جمازه به کف آمد کش

با بور خویش گفتم جولان کن

الحق معید بچه دیدم

گفتمش گفتگوی به پایان کن

ما را فروش جامه ها کنند

[...]

میبدی

دل را تو بنار عاشقی بریان کن

وانگاه نظر ز دل بسوی جان کن

گر زانک براه پیشت آید معشوق

این جمله بپیش پای او قربان کن

اوحدالدین کرمانی

احرام درش گیر و دلا فرمان کن

واندر عرفات نیستی جولان کن

خواهی که تو را کعبه کند استقبال

مایی و منی را به منا قربان کن

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه