ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۲ - گفتن بسوامتر زاهد حقیقت سیتا با رام و رفتن رام همراه بسوامتر در ترهت
پریزادان چو دیدند آرزویش
دواندند ازسخن آبی به جویش
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۲ - گفتن بسوامتر زاهد حقیقت سیتا با رام و رفتن رام همراه بسوامتر در ترهت
حیا ابر نقاب ماه رویش
صبا نشنیده هرگز رنگ و بویش
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۳ - رفتن رام از چترکوت به صحرای اتره زاهد و دیدن سیتا زن او را و فرود آمدن حله ها از عالم بالا برای سیتا به دعای زن زاهد
غزال مشک شد آهو ز بویش
که صد چین داشت هر یک تار مویش
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۵ - خلاصی یافتن اهلیا زن گوتم که به دعای شوهر سنگ شده بود از قدم مبارک رام
اجابت شد دعای صدق درویش
همه تن سنگ شد همچون دل خویش
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۸
بود دنیا زنی، طول أملها زلف و گیسویش
بدل رنگ بنای طاق و منظر، چشم و ابرویش
ز فرزندان بیشرم زمانه غیر این ناید
که تا آیند از پشت پدر، استند بر رویش
نبیند دیده اش روی گشایش در جهان هرگز
[...]
![واعظ قزوینی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vaez.gif)
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۹
خرامان چون رود بیرون ز گلشن سرو دلجویش
نگاه گریه آلودی بود هر شاخ تر، سویش
بچشم غیرت از دنبال او، وقت خرامیدن
کم از تار نگاهی نیست، هر مویی ز گیسویش
قدح مینوشد آن وحشی غزال و، من ازین داغم
[...]
![واعظ قزوینی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vaez.gif)
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۵
مو، جوهر تیغ ابروی دلجویش
مژگان، پر تیر غمزه جادویش
در صید دل، آن خال سیه بر رویش
سنگی ز کمان گروهه ابرویش
![واعظ قزوینی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vaez.gif)
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۶۹ - در سوگ و تاریخ مرگ میر فضل الله
نیک ذات، ظاهر از خویش
همچو نور سیادت، از رویش
![واعظ قزوینی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vaez.gif)
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۰
اشک بلبل نمک چش خویش
خنده گل خزانه بویش
چشم بلبل کجا و سرمه کجا
نرسد سگ به گرد آهویش
زور بازوی امتیاز رسا
[...]
![اسیر شهرستانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/shahrestani.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۱ - چرچین فروش
بت چرچین فروشم زد به سنگ آئینه را رویش
ز غیرت ماه نو را سوخته چقماق ابرویش
چو شانه پیش او با صد زبان خاموش بنشینم
سخن را می کند مقراض لبهای سخنگویش
پی آرایش دکان خود هرگه که بنشیند
[...]
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - در تعریف خواجه میرزاجان بقال
نهال عیش سبز از آرزویش
گل فردوس برگ نازبویش
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷۶
بتی که برده دلم زلف عنبر بویش
نشسته نکهت سنبل چو گرد بر مویش
چرا دلم نکشد ناز چشم دلجویش
که ناوک مژهٔ او بود ترازویش
کسی بود به جهان دوربین که پیش نظر
[...]
![جویای تبریزی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jooya.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۰
چه سازم تا توانم ریخت رنگ سجده در کویش
سر افتادهای دارم که پیشانیست زانویش
کف بیپنجه گیرایی ندارد حیرتی دارم
که آیینه چسان حیرت گرفت از دیدن رویش
سوادی نیست آزادی که روشن یاریش کردن
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۱
دلی را که بخشد گداز آرزویش
چو شبنم دهد غوطه در آبرویش
به جمعیت زلف مشکین بنازم
که از هربن موست حیران رویش
چرا دل نبالد در آشفتگیها
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۲
صبا ای پیک مشتاقان قدم فهمیده نه سویش
که رنگم میپرد گر میتپد گرد از سرکویش
نفس تا میکشم در نالهٔ زنجیر میغلتم
گرفتارم نمیدانم چه مضمونست گیسویش
تو هم ای دیده محو شوق باش و بیخودیها کن
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۳
تپد آینه بسکه در آرزویش
ز جوهر نفس میزند مو به مویش
تبسم، تکلم، تغافل، ترحم
نمیزیبد الا به روی نکویش
به جنت که میبندد احرام تسکین؟
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۴
طرب خواهی درین محفل برون آ گامی آن سویش
بنالد موج از دریا، تهی ناکرده پهلویش
گلستانی که حرص احرام عشرت بسته است آنجا
به جای سبزه میروید دم تیغ از لب جویش
چراغ مطلب نایاب ما روشن نمیگردد
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳
شرف الشّمس، پرتو رویش
لیلهٔ القدر شام گیسویش
![حزین لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/hazin.gif)