گنجور

عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۲ - در صفت معراج رسول صلی الله علیه و سلم

 

امید جمله می‌دانی وفا کن

به لطفت جمله را حاجت روا کن

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

طلب‌کار خلاصی هم چو ما کن

رهایی بایدت‌، خود را رها کن

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۹ - الحکایه و التمثیل

 

خلیفهٔ زادهٔ گلخن رها کن

بگلشن شو گدا طبعی قضا کن

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۱۲ - الحکایه و التمثیل

 

به معنی باز جان را آشنا کن

سزای قرب دست پادشا کن

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

بگفتندت چه کن چون کن چرا کن

هوا را میل کش کار خدا کن

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقاله الحادیه و العشرون

 

ز بهر خلق نیکویی رها کن

نکویی خاص از بهر خدا کن

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

خداوندا امید من وفا کن

دلم را از کرم حاجت روا کن

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۲ - سبب نظم كتاب

 

خموشی را بگویایی قضا کن

زبان بگشای و خاموشی رها کن

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

مرا بر چینهٔ خود آشنا کن

چو هادی گردم از دستم رهاکن

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه

 

مکن ای دایه، این تندی رها کن

بنرمی چارهٔ این مبتلا کن

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل

 

بعیش خوش، غم دل را قضا کن

میسوزی طلب، ماتم رها کن

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۸ - از سر گرفتن قصه

 

ببر این نامه و عزم سبا کن

ولی افسر بنه منصب رها کن

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۷ - باز رفتن بسر قصّه

 

بدان شکرانه این سگ را رها کن

مرا کم گیر و در کار خدا کن

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۷۱ - در خاتمت کتاب گوید

 

برو برخوان و چون خواندی دعا کن

زمانی عیب این مسکین رها کن

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۳ - در معنی وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهوراً فرماید

 

ازو دوری کن و او را رها کن

رخ از دنیای دون سوی خدا کن

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۳ - در معنی وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهوراً فرماید

 

تو در او گم شو و صورت رها کن

بجز او صورت اینجا گه فداکن

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۸ - در کشف اسرار و توحید کل گوید

 

در این معنی دمادم سیرها کن

پس آنگه صورتت در حق فنا کن

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۱ - در عین العیان توحید گوید

 

ز وصلم برخور و هجران رهاکن

پس آنگه روی در درگاه ما کن

عطار
 
 
۱
۲