مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳ - ظاهر شدن عجز حکیمان از معالجهٔ کنیزک و روی آوردن پادشاه به درگاه اله و در خواب دیدن او ولیی را
هر دو بحری آشنا آموخته
هر دو جان بی دوختن بر دوخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۳ - در بیان آنک این اختلافات در صورت روش است نی در حقیقت راه
چند خورشید کرم افروخته
تا که ابر و بحر جود آموخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۴ - خدو انداختن خصم در روی امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه و انداختن امیرالمؤمنین علی شمشیر از دست
چشم تو ادراک غیب آموخته
چشمهای حاضران بر دوخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۵ - سؤال کردن آن کافر از علی کرم الله وجهه کی بر چون منی مظفر شدی شمشیر از دست چون انداختی
بازگو ای باز پر افروخته
با شه و با ساعدش آموخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۰ - اعتماد کردن بر تملق و وفای خرس
او ز موسی آن هنر آموخته
وز معلم چشم را بر دوخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۲ - قصهٔ اعرابی و ریگ در جوال کردن و ملامت کردن آن فیلسوف او را
حیلهآموزان جگرها سوخته
فعلها و مکرها آموخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۱ - تشبیه بند و دام قضا به صورت پنهان به اثر پیدا
در هوای نابکاری سوخته
اقمشه و املاک خود بفروخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۳ - آداب المستمعین والمریدین عند فیض الحکمة من لسان الشیخ
چشم را از غیر و غیرت دوخته
همچو آتش خشک و تر را سوخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۱ - عزم کردن آن وکیل ازعشق کی رجوع کند به بخارا لاابالیوار
شمع مریم را بهل افروخته
که بخارا میرود آن سوخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۱ - باقی قصهٔ مهمان آن مسجد مهمان کش و ثبات و صدق او
جبرئیلا رو که من افروخته
بهترم چون عود و عنبر سوخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۴ - منجذب شدن جان نیز به عالم ارواح و تقاضای او و میل او به مقر خود و منقطع شدن از اجزای اجسام کی هم کندهٔ پای باز روحاند
عشق معشوقان دو رخ افروخته
عشق عاشق جان او را سوخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۶۶ - حکایت آن مداح کی از جهت ناموس شکر ممدوح میکرد و بوی اندوه و غم اندرون او و خلاقت دلق ظاهر او مینمود کی آن شکرها لافست و دروغ
تن برهنه سر برهنه سوخته
شکر را دزدیده یا آموخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹۴ - باز گفتن موسی علیهالسلام اسرار فرعون را و واقعات او را ظهر الغیب تا به خبیری حق ایمان آورد یا گمان برد
گاه میدیدی لباست سوخته
گه دهان و چشم تو بر دوخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۴ - قصهٔ آن زن کی طفل او بر سر ناودان غیژید و خطر افتادن بود و از علی کرمالله وجهه چاره جست
زآنک هر بدبخت خرمنسوخته
مینخواهد شمع کس افروخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۴ - قصهٔ آن زن کی طفل او بر سر ناودان غیژید و خطر افتادن بود و از علی کرمالله وجهه چاره جست
صد هزاران خوی بد آموخته
دیدههای عقل و دل بر دوخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۴ - باقی قصهٔ موسی علیهالسلام
شمع تاجر آنگهست افروخته
که بود رهزن چو هیزم سوخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷ - تمثیل روشهای مختلف و همتهای گوناگون به اختلاف تحری متحریان در وقت نماز قبله را در وقت تاریکی و تحری غواصان در قعر بحر
جوق پروانهٔ دو دیده دوخته
مانده زیر شمع بد پر سوخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷ - تمثیل روشهای مختلف و همتهای گوناگون به اختلاف تحری متحریان در وقت نماز قبله را در وقت تاریکی و تحری غواصان در قعر بحر
شمع او گریان که من سرسوخته
چون کنم مر غیر را افروخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۱ - در بیان آنک عقل و روح در آب و گل محبوساند همچون هاروت و ماروت در چاه بابل
یا چو بازانند و دیده دوخته
در حجاب از عشق صیدی سوخته
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۴۵ - تفسیر أَسْفَلَ سافِلینَ إِلَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنونٍ
قانعی با دانش آموخته
در چراغ غیر چشم افروخته