شمع مریم را بهل افروخته
که بخارا میرود آن سوخته
سخت بیصبر و در آتشدان تیز
رو سوی صدر جهان میکن گریز
این بخارا منبع دانش بود
پس بخاراییست هرک آنش بود
پیش شیخی در بخارا اندری
تا به خواری در بخارا ننگری
جز به خواری در بخارای دلش
راه ندهد جزر و مد مشکلش
ای خنک آن را که ذلت نفسه
وای آنکس را که یردی رفسه
فرقت صدر جهان در جان او
پاره پاره کرده بود ارکان او
گفت بر خیزم همآنجا واروم
کافر ار گشتم دگر ره بگروم
واروم آنجا بیفتم پیش او
پیش آن صدر نکواندیش او
گویم افکندم به پیشت جان خویش
زنده کن یا سر ببر ما را چو میش
کشته و مرده به پیشت ای قمر
به که شاه زندگان جای دگر
آزمودم من هزاران بار بیش
بی تو شیرین مینبینم عیش خویش
غن لی یا منیتی لحن النشور
ابرکی یا ناقتی تم السرور
ابلعی یا ارض دمعی قد کفی
اشربی یا نفس وردا قد صفا
عدت یا عیدی الینا مرحبا
نعم ما روحت یا ریح الصبا
گفت ای یاران روان گشتم وداع
سوی آن صدری که میر است و مطاع
دمبدم در سوز بریان میشوم
هرچه بادا باد آنجا میروم
گرچه دل چون سنگ خارا میکند
جان من عزم بخارا میکند
مسکن یارست و شهر شاه من
پیش عاشق این بود حب الوطن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به شوق و longing خود برای بخارا، مرکز علم و دانش، اشاره میکند. او از شمعی به نام مریم صحبت میکند که روشن شده و بخارا را نشان میدهد. شاعر از بیصبری و yearning خود برای بازگشت به بخارا میگوید که در گذشته محل دانش و علم بوده است. او به مقام و جایگاه مهم بخارا در زندگی خود اعتراف میکند و به شیخی در این شهر ابراز نیاز میکند. با بیان احساسات عمیق خود، از خلاصی یا مرگ در کنار مولایش مینویسد و اشاره میکند که کیمیای زندگیاش تنها در بخارا و نزد آن صدر (عالم) است. او با شور و شوق از عزم خود برای بازگشت به بخارا سخن میگوید و اظهار میدارد که نجات و خوشبختیاش به این سرزمین وابسته است.
هوش مصنوعی: شمع مریم روشن شده و این نور در حال سفر به سمت بخارا است.
هوش مصنوعی: بسیار بیتاب و بیقرار هستی و با شور و شوق، به سمت بهترین و برترین مقامها و موفقیتها حرکت میکنی.
هوش مصنوعی: بخارا منبعی از علم و دانش بوده است، بنابراین هر کسی که در آنجا است، باید به علم و دانش آنجا ارج بنهد و به آن افتخار کند.
هوش مصنوعی: در برابر یک شیخ در بخارا، تلاش کن که به عجز و ذلت خود نگاه نکنی.
هوش مصنوعی: تنها با ذلت و سختی میتواند به درون دلش راه پیدا کند، که این خود نشاندهنده ی سختیها و چالشهای اوست.
هوش مصنوعی: خوش به حال کسی که از خود ذلت و پایین بودن را دور کند، و وای بر کسی که در حیاط زندگی خود به خفت و ذلت گرفتار شود.
هوش مصنوعی: فراق و جدایی از محبوب، تمام وجود او را ناتوان و متلاشی کرده بود.
هوش مصنوعی: گفت که از این مکان برمیخیزم و میروم؛ حتی اگر به کفر کشیده شوم، دوباره راهی دیگر برای رفتن پیدا میکنم.
هوش مصنوعی: در آن مکان به آرامی به سمت او میافتم، پیش آن شخص با فکر نیک و خرم.
هوش مصنوعی: میگویم که جانم را به پای تو انداختهام، آن را زنده کن یا مانند برهای سرمان را ببر.
هوش مصنوعی: من برای تو جانم را فدای تو کردهام؛ تو ای ماه، ارزش تو برای من بیشتر از پادشاهان زنده در دیگر نقاط دنیاست.
هوش مصنوعی: من بارها و بارها امتحان کردهام و به این نتیجه رسیدهام که بدون تو، هیچ شادیای را دوست ندارم و زندگیام شیرین نیست.
هوش مصنوعی: ای دل من، بر افراز پیامی دلانگیز، زیرا زمان شادی و شعف فرارسیده است، همچون ابری که بشارت باران را میدهد یا همچون شتر سرزندهای که نشانه شادی است.
هوش مصنوعی: ای سرزمین اشکهای من، خوش باش؛ آیا برای نوشیدن شربتی به پیشم میآیی یا نفس من که آرامش یافته است، به تو میرسد؟
هوش مصنوعی: خوش آمدی، ای نسیم دلانگیز که به ما مراجعه کردهای. بسیار خوب که به اینجا آمدهای.
هوش مصنوعی: ای دوستان، به من بگویید که من روان و رها شدم، و به سوی آن مکان میروم که بزرگ و باارزش است.
هوش مصنوعی: هر لحظه در آتش سوزان میشوم، اما هر چه پیش بیاید، به همان سمت میروم.
هوش مصنوعی: هرچند که دل من سخت و بیاحساس شده، اما جانم همیشه به سوی بخارا میرود و آرزو میکند.
هوش مصنوعی: محل سکونت محبوب من و همچنین شهری که شاه من در آن قرار دارد، در نظر عاشق، عشق به وطن است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.