مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۳ - اجابت کردن حق تعالی دعای موسی را علیه السلام
پس ریاضت را به جان شو مشتری
چون سپردی تن به خدمت جان بری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۷ - مسلهٔ فنا و بقای درویش
بیادب باشد چو ظاهر بنگری
که بود دعوی عشقش همسری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۹ - پیدا شدن روح القدس بصورت آدمی بر مریم بوقت برهنگی و غسل کردن و پناه گرفتن بحق تعالی
گر ز شیر دیو تن را وابری
در فطام اوبسی نعمت خوری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۱ - عزم کردن آن وکیل ازعشق کی رجوع کند به بخارا لاابالیوار
پیش شیخی در بخارا اندری
تا به خواری در بخارا ننگری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۷ - جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت به بانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او زدندی
مر زبان را داد صد افسونگری
وانک کان را داد زر جعفری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۷ - جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت به بانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او زدندی
آنگه از شهر و ز خویشان بر خوری
کز غریبی رنج و محنتها بری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۸ - تمثیل گریختن مؤمن و بیصبری او در بلا به اضطراب و بیقراری نخود و دیگر حوایج در جوش دیگ و بر دویدن تا بیرون جهند
این سخن را ترجمهٔ پهناوری
گفته آید در مقام دیگری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۰ - عذر گفتن کدبانو با نخود و حکمت در جوش داشتن کدبانو نخود را
چون بنوشیدم جهاد آذری
پس پذیرا گشتم و اندر خوری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۰ - تفسیر آیت وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ
بینوا گردی ز یاران وابری
خوار گردی و پشیمانی خوری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۶ - نظر کردن پیغامبر علیه السلام به اسیران و تبسم کردن و گفتن کی عَجِبْتُ مِنْ قَوْمٍ یُجَرّونَ إِلَی الجَنَّةِ بِالسَّلاسِلِ وَ الأَغْلالِ
نه فدایی میستاند نه زری
نه شفاعت میرسد از سروری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۳ - داد خواستن پشه از باد به حضرت سلیمان علیه السلام
کای سلیمان معدلت میگستری
بر شیاطین و آدمیزاد و پری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۳ - داد خواستن پشه از باد به حضرت سلیمان علیه السلام
شهره ما در ضعف و اشکستهپری
شهره تو در لطف و مسکینپروری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۷ - حکایت عاشقی دراز هجرانی بسیار امتحانی
گاه هستی زو بر آوردی سری
گاه او از نیستی خوردی بری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۸ - یافتن عاشق معشوق را و بیان آنک جوینده یابنده بود کی وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ
گفت پیغامبر که چون کوبی دری
عاقبت زان در برون آید سری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۸ - یافتن عاشق معشوق را و بیان آنک جوینده یابنده بود کی وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ
در شکست پای بخشد حق پری
هم ز قعر چاه بگشاید دری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲ - تمامی حکایت آن عاشق که از عسس گریخت در باغی مجهول خود معشوق را در باغ یافت و عسس را از شادی دعای خیر میکرد و میگفت کی عَسی أَنْ تَکْرَهوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ
هر کسی را هست اومید بری
که گشادندش در آن روزی دری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳ - حکایت آن واعظ کی هر آغاز تذکیر دعای ظالمان و سختدلان و بیاعتقادان کردی
کارگاه خشم گشت و کینوری
کینه دان اصل ضلال و کافری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۴ - رد کردن معشوقه عذر عاشق را و تلبیس او را در روی او مالیدن
گر بپوشیمش ز بندهپروری
تو چرا بیرویی از حد میبری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲۲ - قصهٔ هدیه فرستادن بلقیس از شهر سبا سوی سلیمان علیهالسلام
کیمیایی که ازو یک ماثری
بر دخان افتاد گشت آن اختری
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲۵ - قصهٔ عطاری کی سنگ ترازوی او گل سرشوی بود و دزدیدن مشتری گل خوار از آن گل هنگام سنجیدن شکر دزدیده و پنهان
گر بدزدی وز گِل من میبری
رو که هم از پهلوی خود میخوری