گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۴

 

شب آمد یکی پردهٔ آبنوس

بپوشید بر چهرهٔ سندروس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۴

 

ببد چشمهٔ روز چون سندروس

ز هر سو برآمد دم نای و کوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۸

 

برآمد ز هر دو سپه بانگ کوس

زمین آهنین شد هوا آبنوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۳۲

 

بشد قلب ارجاسپ چون آبنوس

سوی راستش کهرم و بوق و کوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۲

 

ز درگاه برخاست آوای کوس

زمین آهنین شد سپهر آبنوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۶

 

به شبگیر هنگام بانگ خروس

ز درگاه برخاست آوای کوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۸

 

کجا بسته بد گیو و کاوس و طوس

شده گوش کر یکسر از بانگ کوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۱

 

به شبگیر برخاست آوای کوس

شد از گرد لشکر سپهر آبنوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۴

 

چو شد کوه بر گونهٔ سندروس

ز درگاه برخاست آوای کوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی داراب دوازده سال بود » بخش ۳

 

به روم اندرون شاه بدفیلقوس

کجا بود با رای او شاه سوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی داراب دوازده سال بود » بخش ۳

 

فرستاده‌ای آمد از فیلقوس

خردمند و بیدار و با نعم و بوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی داراب دوازده سال بود » بخش ۴

 

دل پادشا سرد گشت از عروس

فرستاد بازش بر فیلقوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی داراب دوازده سال بود » بخش ۴

 

ولی عهد گشت از پس فیلقوس

بدیدار او داشتی نعم و بوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۲

 

بمرد اندران چند گه فیلقوس

به روم اندرون بود یک‌چند بوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۰

 

فرستادشان شاه سوی عروس

بر آواز اسکندر فیلقوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۵

 

ز شاهنشه اسکندر فیلقوس

فروزندهٔ آتش و نعم و بوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۸

 

برآمد دم بوق و آواس کوس

زمین آهنین شد هوا آبنوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۹

 

به شبگیر برخاست آوای کوس

هوا شد به کردار چشم خروس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۲

 

بدو گفت کاید به پیشت عروس

ترا خوانم اسکندر فیلقوس

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۳

 

مرا این که آمد همی با عروس

رها کرد ز اسکندر فیلقوس

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۳
sunny dark_mode