گنجور

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸ - در راه زندگانی

 

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را

نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را

کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم

به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را

به یاد یار دیرین کاروان‌ گم‌ کرده را مانم

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸ - خزان جاودانی

 

مه من هنوز عشقت دل من فگار دارد

تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد

نه بلای جان عاشق شب هجرت است تنها

که وصال هم بلای شب انتظار دارد

تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲ - طغرای امان

 

آمد آن شاهد دل برده و جان بازآورد

جانم از نو به تن آن جان جهان بازآورد

اشک غم پاک کن ای دیده که در جوی شباب

آب رفته است که آن سرو روان بازآورد

نوجوانی که غم دوری او پیرم کرد

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳ - ستاره صبح

 

چو آفتاب به شمشیر شعله برخیزد

سپاه شب به هزیمت چو دود بگریزد

عروس خاوری از پرده برنیامده چرخ

همه جواهر انجم به پای او ریزد

بجز زمرد رخشنده ستاره صبح

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵ - رؤیای جوانی

 

کاش پیوسته گل و سبزه و صحرا باشد

گلرخان را سرِ گلگشت و تماشا باشد

زلف دوشیزهٔ گل باشد و غمّاز نسیم

بلبلِ شیفته شوریده و شیدا باشد

سر به صحرا نهد آشفته‌تر از باد بهار

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲ - دوست ندیدم

 

به تیره‌بختی خود کس نه دیدم و نه شنیدم

ز بخت تیره خدایا چه دیدم و چه کشیدم

برای گفتن با دوست شکوه‌ها به دلم بود

ولی دریغ که در روزگار دوست ندیدم

وگر نگاه امیدی به سوی هیچکسم نیست

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲ - حرم قدس

 

روی در کعبه این کاخ کبود آمده‌ایم

چون کواکب به طواف و به درود آمده‌ایم

در پناه علم سبز تو با چهره زرد

به تظلم ز بر چرخ کبود آمده‌ایم

تا که مشکین شود آفاق به انفاس نسیم

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶ - وحشی شکار

 

تا کی در انتظار گذاری به زاری‌ام

باز آی بعد از این همه چشم‌انتظاری‌ام

دیشب به یاد زلف تو در پرده‌های ساز

جان‌سوز بود شرح سیه‌روزگاری‌ام

بس شکوه کردم از دل ناسازگار خود

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷ - ترانه جاودان

 

ای شاخ گل که در پی گلچین دوانی‌ام

این نیست مزد رنج من و باغبانی‌ام

پروردمت به ناز که بنشینمت به پای

ای گل چرا به خاک سیه می‌نشانی‌ام

دریاب دست من که به پیری رسی جوان

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹ - گدا پادشاه کن

 

ای طلعت تو خنده به خورشید و ماه کن

زلف تو روز روشن مردم سیاه کن

خال تو آتشی است دل آفتاب‌سوز

خط تو سایه‌ای است سیه روی ماه کن

یعقوب‌ها ز هجر تو بیت‌الحزن‌نشین

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳ - اقبال من

 

تیره‌گون شد کوکبِ بختِ همایون‌فالِ من

واژگون گشت از سپهر واژگون اقبالِ من

خندهٔ بیگانگان دیدم نگفتم درد دل

آشنایا با تو گویم گریه دارد حالِ من

با تو بودم ای پری روزی که عقل از من گریخت

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳ - طوطی خوش‌لهجه

 

مایه حسن ندارم که به بازار من آیی

جان‌فروش سر راهم که خریدار من آیی

ای غزالی که گرفتار کمند تو شدم باش

تا به دام غزل افتی و گرفتار من آیی

گلشن طبع من آراسته از لاله و نسرین

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲ - شمشیر قلم

 

نالم از دست تو ای ناله که تاثیر نکردی

گرچه او کرد دل از سنگ تو تقصیر نکردی

شرمسار توام ای دیده ازین گریه خونین

که شدی کور و تماشای رخش سیر نکردی

ای اجل گر سر آن زلف درازم به کف افتد

[...]

۹ بیت
شهریار
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹ - شرم و عفت

 

نالدم پای که چند از پی یارم بدوانی

من بدو میرسم اما تو که دیدن نتوانی

من سراپا همه شرمم تو سراپا همه عفت

عاشق پا به فرارم تو که این درد ندانی

چشم خود در شکن خط بنهفتم که بدزدی

[...]

۹ بیت
شهریار