گنجور

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۱۱

 

نی همین در چار ارکان شش جهت ماتم بپاست

کی رواست سرنگون گردی فلک

زین عزا هشتم زمین تا نه فلک ماتم سراست

کی رواست سرنگون گردی فلک

بال قدرت قاصر و دام گرفتاری بلند

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۲۰

 

آن خدیو چار بالش صدر هفت ایوان چه شد

ذوالجناح ای ذوالجناح

خسرو دنیا و دین سلطان انس و جان چه شد

ذوالجناح ای ذوالجناح

پروریدت سالها تا کش چنین روز ای دریغ

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۳۳

 

کوه و صحرا خصم و شاه کم سپه تنها دریغ

وا دریغ نصرت اعدا دریغ

قلب ایمان را شکست و نصرت اعدا دریغ

وا دریغ نصرت اعدا دریغ

آه کز بی دولتان دین به دنیا باخته

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۳۴

 

افراخت چو در ماریه سبط شه لولاک

خرگاه اقامت

از هفت زمین تا نهمین خیمه افلاک

برخاست قیامت

ز اندیشه این رنج طرب کاه غم انگیخت

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۳۵

 

همه زانداز توام بهره غم افتاد فلک

از تو فریاد فلک

سال و ماه و شب و روز از تو نیم شاد فلک

از تو فریاد فلک

صرصر قهر تو در ماریه از آل زیاد

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۳۶

 

شکوه از چرخ ستمگر چکنم گر نکنم

چکنم گر نکنم

گله از گردش اختر چکنم گر نکنم

چکنم گر نکنم

غم عباس بلاکش چکشم گر نکشم

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۳۸

 

ای تشنه لبان را سر و سردار حسینم

سردار حسینم

وی بر شهدا سرور و سالار حسینم

سردار حسینم

ای شخص تو را با همه اقبال پناهی

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۴۳

 

می رسد خشک لب از شط فرات اکبر من

نوجوان اکبر من

سیلانی بکن ای چشمه چشم تر من

نوجوان اکبر من

کسوتِ عمرِ تو تا این خُمِ فیروزه نگون،

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۴۴

 

شهسوار دین فکندی از تکاور آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

آسمانی با زمین کردی برابر آسمان

آسمان شرمی آخر آسمان

محشری بینم بپا در هفت کشور آسمان

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۷۱

 

ای دل به عزا راست کن آهنگ فغان را

کامشب شب قتل است

ای دیده فرو ریز به رخ اشک روان را

کامشب شب قتل است

تار نفست بگسلد ای سینه خروشی

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۷۲

 

پا منه بر طاق این فیروزه منظر آفتاب

آفتاب باز کش سر آفتاب

شرم کن از آفتاب روز محشر آفتاب

آفتاب بازکش سر آفتاب

تا نگردد از هلاک خسرو گردون مقام

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۷۹

 

افق از عکس شفق باز به خون شسته جبین

شیعیان ماتم کیست

کرده چون ماتمیان جامه سیه چرخ برین

شیعیان ماتم کیست

چرخ گردیده مقید به سکون خاک مثال

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۸۰

 

خم شد از باد مخالف قد رعنای حسین

ای فلک وای حسین

همچو گل غرقه به خون شد رخ زیبای حسین

ای فلک وای حسین

آتشین گل کند از خون شقایق به کنار

[...]

یغمای جندقی