عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲ - در ستایش سلطان محمود رحمه الله
به دل مهر سلطان غازی بجوی
به جان مدح سلطان محمود گوی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴ - بردن گلشاه را از حی
زورقه چه خیزد، چه آید از اوی؟
ز جوی تهی آب دریا مجوی!
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴ - بردن گلشاه را از حی
چو کردند از هر سویی جست و جوی
سوی خانهٔ ورقه دادند روی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۸ - سخن گفتن ورقه با پدر و جواب دادن پدرش
عم ورقه آن مهتر نام جوی
که بد باب گلشاه فرخنده روی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۸ - سخن گفتن ورقه با پدر و جواب دادن پدرش
پریشان دلیران پرخاش جوی
نهادند یکسر به پیکار روی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۸ - سخن گفتن ورقه با پدر و جواب دادن پدرش
که من بر نخواهم همی تافت روی
ز حی بنی ضبه وز قوم اوی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۰ - شدن لشکر بنی شیبه به حی بنی ضبه
ز تو من بپرسم سخن راست گوی
به من به گراید دلت یا بدوی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان
نشست از بر بارهٔ رزمجوی
به کینه نهاد او سوی رزم روی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۳ - کنون بشنو ای خال ِ آزاد مرد
ربیع ابن عدنان چو از پیش اوی
سوی کینهٔ ورقه آورد روی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن
گمانی چنان برد کان ماه روی
ز مهر دل آمد بدیدار اوی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن
چو یک بار دیگر ببینمش روی
توام کش چو بکشد مرا عشق اوی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه
کنون ای پری چهرهٔ خوب روی
به یک سونه این کینه و گفت و گوی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۷ - رهایی یافتن گلشاه
ز بهر ای پرخاش، وز گفت و گوی
بحی بنی ضبه دادند روی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۸ - صفت غلام ورقه و دستوری خواستن از وی به چاره ساختن
چنان گشت گلشاه را روی و موی
کزو گشت گیتی پر از گفت و گوی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۸ - صفت غلام ورقه و دستوری خواستن از وی به چاره ساختن
شده شخصش از مهر آن مهر جوی
ز ناله چو نای وز مویه چو موی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۹ - صفت خواندن ورقه مادر گلشاه را و زاری کردن
شدش شادمان زن به گفتار اوی
ز شاد سوی ورقه بنهاد روی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۹ - صفت خواندن ورقه مادر گلشاه را و زاری کردن
چنین گفت ای مادر مهرجوی
کنون این سخن را چه چیزست روی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۹ - صفت خواندن ورقه مادر گلشاه را و زاری کردن
بلاشک چو مر ورقه را دید روی
سپارد همه مال و ملکت بدوی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۰ - پیمان بستن ورقه و گلشاه
گر از روی من می بتابی توروی
مجویم، وگر جویی از خاک جوی