گنجور

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳ - آغاز قصه

 

مرو را پدر نام گل شه نهاد

که خورشید رخ بود و حورا نژاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۸ - سخن گفتن ورقه با پدر و جواب دادن پدرش

 

بزیرش یکی بور تازی نژاد

همی راند و شعری همی کرد یاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۲ - شعر گفتن ورقه در مرگ پدر

 

همی بر زدند از جگر سرد باد

همی کرد هریک ز گلشاه یاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۲ - شعر گفتن ورقه در مرگ پدر

 

به میدان در، آن هر دو خسرونژاد

به کینه بگشتند چون تند باد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه

 

براند اسپ تازی به کردار باد

بیامد میان مصاف ایستاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه

 

غلام دلاور درآمد چو باد

به حمله به نزدیک گلشاه شاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه

 

پدرت اندرین آرزو جان بداد

ترا نیز جان داد باید به باد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۶ - گرفتار شدن گلشاه

 

سپاه بنی ضبه گشتند شاد

همه حمله کردند چون تند باد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۶ - گرفتار شدن گلشاه

 

برون آمد از خیمه چون تند باد

سوی لشکر دشمنان رخ نهاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۹ - صفت خواندن ورقه مادر گلشاه را و زاری کردن

 

سوی شوی خویش اندر آمد چو باد

سخنهای ورقه برو کرد یاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۲ - شب و روز کردش برفتن شتاب

 

به ساعت در شهر بگشاد شاد

ز شهر یمن روی بیرون نهاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۲ - شب و روز کردش برفتن شتاب

 

به دستور ورقه چنین کرد یاد:

کی ای مهمتر راد فرخ نژاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۳ - بیرون رفتن ورقه از شهر یمن به جنگ کردن

 

همی گشت در گرد میدان چو باد

وز آن کارزارش همی کرد یاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۱ - بازگشتن ورقه به حی بنی شیبه

 

قرین تو گلشاه فرخ نژاد

روان آن ستد کو بدو باز داد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۳ - زاری کردن ورقه

 

بفرمای ما را هر آنچت مراد

که تا ما کنیم اندر آن اجتهاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۴ - آگاهی ورقه از مکرعم

 

بر ورقه آمد پری روی راد

بگفتار با او زبان برگشاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

چو در پیش ورقه چنین کرد یاد

به پاسخش ورقه زبان برگشاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

شه شام رفتش بر ورقه شاد

بگفت ای جوانمرد فرخ نژاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

سوی چشمه راند اسپ را همچو باد

ز سستی که بود از فرس درفتاد

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۶ - دیدن ورقه و گلشاه یکدیگر را

 

کنیزک سوی ورقه آمد چو باد

بر او کرد گفتار گلشاه یاد

عیوقی
 
 
۱
۲