ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - وله ایضاً در مدح حضرت مولی علی (ع) والصلوه
مقتدای اهل عالم چون گذشت از مصطفا
ابن عم مصطفی را دان علی مرتضا
آن علی اسم و مسمی کز علو مرتبت
اوج گردون با جنابش ارض باشد با سما
آنکه از مغرب بمشرق کرد رجعت آفتاب
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - وله ایضاً در مدح امیر شیخ حسن
واجب بود از راه نیاز اهل زمن را
در خواستن از حق بدعا شیخ حسن را
آنسایه یزدان که چو خورشید بیاراست
رایش بصفا روی زمین را و زمن را
در رسته بازار هنر ملک خریدست
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٠ - ایضاً قصیده در مدح و تهنیت ورود امیر یحیی
فرخنده باد مقدم دستور کامیاب
بر روزگار دولت شاه فلک جناب
سلطان مشرقین که از اوج سروری
رأیش فکند سایه رفعت بر آفتاب
آن کز صریر خامه او گوش سایلان
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢ - ایضاً قصیده در مدح امیر تاج الدین علی سربداری
منت ایزد را که دیگر باره بی هیچ انقلاب
بر سر اهل خراسان سایه گسترد آفتاب
تا ابد نتوان ادای شکر این کردن که باز
مسند عزت مشرف شد بشاه کامیاب
خسرو آفاق تاج ملک و دین کز رأی او
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - قصیده در مدح محمد بیک ارغونشاه
امیری کو سزای گاه باشد
محمد بیک ارغونشاه باشد
جهانداری که از اورنگ شاهی
چو بر گردون گردان ماه باشد
قبا گر ز اطلس گردونش دوزند
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - قصیده در مدح طغا یتمور خان
شاه جهان چو رخش بمیدان در آورد
مه را چو گوی درخم چوگان در آورد
آنشاه دین پناه که ارباب کفر را
تیغش بعنف از در ایمان در آورد
نوشیروان و حاتم و داد و دهش ولیک
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۶ - قصیده در مدح طغایتمورخان
مرا خدای اگر عمر جاودان بدهد
بجای هر سر مویم دو صد زبان بدهد
بصد هزار لغت هر زبان سخن گوید
چنانک داد فصاحت گه بیان بدهد
بدان لغات درینمدت ار دلم خواهد
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٧٢ - قصیده در مدح نظام الدین یحیی
آفرین باد آفرین ای حیدر خنجر گذار
کامد از تیغ تو آبی ملک را بر روی کار
مدتی بر خویشتن خندید خصمت همچو گل
دست تقدیرش نهاد از خنجرت ناگاه خار
دشمنانرا کار زار از خوبی کردار تست
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٧۶ - قصیده
خرم صباح آنکه او ز اول که بگشاید نظر
بیند همایون طلعت کشور گشای بحر و بر
صاحبقران بیقرین شاه زمان ماه زمین
سلطان نظام ملک و دین فرخ رخ فرخنده فر
آنکو ز عدل بیکران کردست عالمرا چنان
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٩٣ - قصیده در مدح طغایتمورخان
هر چند مدتی شدم از روی اضطرار
دور از جناب حضرت میمون شهریار
شاه جهان پناه که بر تخت خسروی
یک تا جور ندید چو او چشم روزگار
شاه جهان طغایتمور خان که ملک را
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٠٨ - وله ایضاً فی المدح خواجه نظام الدین یحیی
از افق ماه نو عید بفیروز فال
چهره بنمود و جهان کرد منور بجمال
تا ابد طلعت میمونش مبارک بادا
بر سر افراز نکو سیرت پاکیزه خصال
خسرو روی زمین داور و دارای زمان
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٠٩ - ایضاً له
چو از نشیمن قدسی بیمن طالع و فال
گشاد باز سفیده سفیده دم پر و بال
بتی بچهره چو آتش بلب چو آب حیات
درآمد از در من با هزار غنج و دلال
شکار مرغ دلم را فراز خرمن گل
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١٣ - ایضاً عرض اخلاص و مدح امیر ابونصر بن علی
ای پیک پی خجسته نسیم سپیده دم
وی چون مسیح و خضر مبارک دم و قدم
از راه لطف عرضه کن اخلاص بنده وار
جائی که همچو کعبه منیع است و محترم
یعنی جناب آنکه فلک بهر بندگی
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١۴١ - ایضاً له در مدح نظام الدین یحیی
باد میمون نهضت رایات شاه دین پناه
آنکه بر خلقش بحق کردست ایزد پادشاه
شاه دین پرور نظام دولت و ملت کز اوست
سربلند و پای برجا در جهان دیهیم و گاه
و آنکه شاه اختران دربندگی او کمر
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴٣٢
شاه جهان طغایتمور خان تاجبخش
کز قدر و جاه بر سر کیوان نهد سریر
شاهی که از جلالت جاه و علو قدر
تیرش دبیر میسزد و مشتری وزیر
از گلشن مکارم اخلاق او برد
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵۵٨
شهریار جهان معزالدین
ای کرم پرور کریم خصال
بر مرادات کرده پیروزی
بسعادت بمستقر جلال
کرد عزم رجوع و دولت گفت
[...]