سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۴
از جواب و سوال ما دانی
شاید ار زیر کی فرو ماند
گرد گفت محال را چه عجب
کاینهٔ عقل را بپوشاند
زان که خورشید را ز بینش چشم
[...]
سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - ترکیب بند موشح در مدح خواجه امام محمد بن محمد
ای که تا طبع سنایی نامهٔ مدحت بخواند
لولو مدح ترا بر ساحت گردون نشاند
لب نهال قوت جانداشت گویی آن زمان
کانچه گوش از لب همی بگرفت بر جانها فشاند
مادحان را بس تو نیکو دار کز بهر کرم
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۹ - در شکایت احوال
تا ابد بینوا بخواهم ماند
فحش و بد بر زبان نخواهم راند
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۱ - فی تخلص الممدوح و تلخیص الروح
قیمت این سخن کسی داند
که همه نقش معرفت خواند
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۰ - دَعْ نَفْسَکَ وَ تَعال
وهم کآنجا رسد فروماند
ابجد سر نخواند، نتواند
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۸ - خطوتان وقد وصل
تو چه گویی ابد نخواهی ماند؟
نامهٔ مرگ برنخواهی خواند ؟
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۴ - فصل در اثبات رؤیت الله تعالی
زآنکه این دیده دید نتواند
دیده از دیدنش فرو ماند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴ - فصل تنزیه قِدم
دادهٔ خود سپهر بستاند
نقش الله جاودان ماند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۰ - فی الحفظ و المراقبة
عقل درمانده را بدین درخواند
زانکه درماند هرکه زین درماند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۳ - فیالهدایة
نام ایشان چون روح باقی ماند
ورچه گردون فنای ایشان خواند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۸ - فی زینةالاطفال
تو چه دانی که دایه به داند
شرط کار آنچنان همی راند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۸ - فی زینةالاطفال
تا ترا از قضاش برهاند
ابله آنکس که اینچنین ماند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۳ - اندر تضرّع و عجز
از تو بیم و امید دولت راند
چون تو رفتی امید و بیم نماند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۳ - اندر تضرّع و عجز
صرصر این شمع را بننشاند
جان او نیم عطسه بستاند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۹ - فی سلوک طریق الآخرة
پس از او حق نیاز بستاند
چون نیازش نماند حق ماند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۳ - فی توکل العجوز
گفت روزی دِهم همی داند
تا بُوَد روح رزق نستاند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۳ - فی توکل العجوز
تا بدانجا که ما و تو داند
چون همه سوخت او و او ماند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۶۶ - فیالافتقار والتحیّرِ فی صفاته
او ز تو حسبتِ تو میداند
چون تویی را به خود همی خواند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۶۹ - فی کرمه و فضله
ملکها راند هرکه سوی تو راند
باز درماند هرکه زین درماند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۷۳ - حکایت
دست گوهرشناس به داند
چون کف پای بر صدف راند