سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۲ - التمثیل فی وضع الشی بغیر موضعه
... وآنکه نادان حقیر و حیرانست
حکما بار جمله بربستند
همه رفتند و زین هوس رستند ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۴ - التمثیل فیالعالم والمتعلّم
... علم یک لحظه را بها عالم
آن کشد زین و این کشد زان بار
که عمل مرکبست و علم سوار ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۵ - التّمثیل فیالمحبّة والشّکر
... مستمع در عمل توانا به
کار بی علم بار و بر ندهد
تخم بی مغز بس ثمر ندهد ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۸ - فصل فی ذکرالعشق و فضیلته و صفةالعشق والعاشق والمعشوق ذکرُالعشق یُریح القلوب و یُزیل الکروب
... چون به دریا رسی قدم سر کن
مرد در جوی را به دریا بار
جان و سر دان همیشه پای افزار ...
... ننهد بدره ای سیم سیاه
کردگار لطیف و خالق بار
هست خود پاک و پاک خواهد کار ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۹ - حکایت در کمال عشق و عاشقی
... عشق دردیست پادشاهی سوز
طفل را بار عشق پیر کند
پشه را عشق باشه گیر کند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۱۱ - فی صفةالعشق
... هرکه از عشق زنده گشت نمرد
آتش بار و برگ باشد عشق
ملک الموت مرگ باشد عشق ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۶ - در چشم نگاه داشتن گوید قالَ النّبی علیهالسّلام: النّظر سهم منِ سهامِ الشیطان
... منگر اندر بتان که آخر کار
نگرستن گرستن آرد بار
اول آن یک نظر نماید خرد ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۲۳ - حکایت
... راست خواهی بدین تلنگ خوشم
این کنم به که بار خلق کشم
زان سوی کدیه برد آز مرا ...
... زانکه دینار هست فردا نار
هرکه انبارنه چو مور بود
نه همانا ز عار عور بود ...
... باز دارد قناعت اندر جای
صدهزاران گدای بارخدای
هرکه او قانعست بار خداست
وآنکه او طامعست دانکه گداست ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۳۲ - اندر صفت نفس بهیمی و انواع شهوات
... سر به حکم خدای خویش درآر
تا مگر آدمی شوی یک بار
ای ز شهوت طغار آلوده ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۴۱ - فی مذمّة الدنیا واهانته و ترکه، من ترح فرح
... چون شترمرغ نه چو مردم حر
بار را مرغ و خایه را اشتر
مرد پر دل ز حیز نهراسد ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۴۹ - فی ذمِ حبّ الدّنیا و منع شرب الخمر
... چکنی در میان رنج خمار
کار آبی که آتش آرد بار
زان چنان خون که از لگد ریزند ...
... چکنی باده کاندرین فرسنگ
بار شیشه است و ره یخ و خر لنگ
خر لنگ ضعیف و بار گران
منزلت سنگلاخ و تو حیران ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۵۲ - التمثّل فی شأن اصحاب الغفلة و نظر السّوء
... نیست چون شرم مر ترا یاری
شرم دار از خدای خالق بار
وانگه از خلق هیچ باک مدار ...
... خلق عالم ازو هراسنده ست
روز بار ای تن ار تو خواهی بار
شرم دار از حرام دست بدار ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۴ - در مرگ گوید
... تو ز احوال خویش گشته ضریر
برگرفته حجاب بار خدا
روز پاداش فعل و روز جزا ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱۳ - اندر طلب بهشت به سالوسی
... نیست خواجه که از غلامانست
آنکه در صف بارگاه ازل
می سراید چو عندلیب غزل ...
... تو همی پوش همچو عامه خلق
عیب خود بهر بارنامه خلق
پس بدان تا هوا شود خشنود ...
... بخل را پی کن از صفای رضا
وآن خرانی که بار گل بکشند
شربت صرف کار دل بچشند ...
... چون براین در نه ای سپهداری
کم ز سگ بانیی مکن باری
گر نمیرد چنین سگی در تو ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱۹ - در دوازده برج گوید
... گردن گردنان شکسته چو برق
تیرباران کنان به غرب و به شرق
چو گل و نرگس ارچه برگذرند ...
... دست هریک ز جانت خون آلود
بنه از گاو بار و از خر خرج
ندهند اسبت این دوازده برج ...
... تو چنین خوش بخفته در کشتی
برنیامد در این جهان باری
هیچ پر مغز را ازو کاری ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۲۲ - تمثیل در مذمّت دوستی دنیا
... که عدد چون رسید بر سر حد
روی بنمود بارگاه احد
دل ز دنیا و مهر او بگسل ...
... صدمت شوق در سرای فراق
نکشد بار انتظار براق
خردت را بران و دست مدار
بر خرد شرع مصطفی بگمار
چون بیوباردت نهنگ سقر
دست بر سر کنی نیابی سر ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۲۶ - حکایت در محبّت و دوستی خالص
... شاخ بی برگ و میوه خار بود
بار بی دفع و نفع مار بود
مر ترا آن رفیق و یار آید ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۲۸ - فی ذکر رفقاء السّوء
... آن ازین این از آن نیابی باز
که پدیدست در جهان باری
کار هر مرد و مرد هر کاری ...
... به بدی از رفیق نیک مبر
گرچه صد بار باز گردد یار
سوی او باز گرد چون طومار ...
... صحبت باغها به فصل بهار
باد را هر زمان کند عطربار
روغن کنجدی که بودی عام ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۲۹ - فی ترک المخالطة معالاوباش
... با خود آسوده شام و چاشت بوی
جفت باشی خدای ندهد بار
فرد باشی خدای باشد یار ...
... شاخ ماذون چو پر گره باشد
مرگش از برگ و بار به باشد
بیخ نردی که راست شاخ بود ...
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳۱ - در صفت ابلهان گوید
... که یکی دانه بهر زر باشد
بار یک خانه بهر خر باشد
از خری خران تبرا کن ...