صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۸۴ - الطریقه
طریقت ملک سلاک راهست
تو گو مخصوص خاصان اله است ...
... بهر جا هست او را وصف خاصی
بقطع راه و منزل اختصاصی
چو عزم حج کنی بیت الحرامت
بود مقصود ز اصل اهتمامت
ز خانه مابقی تا کعبه راهست
چنین هم مقصد سالک اله است ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۸۵ - التفریق بین الکامل و الغافل
... اگر بینی که بند مال و جاهم
نخواهد گشت اینا سد راهم
جوابش گو که گر تو رهنمایی
چه شد کز همرهان خود جدایی
خود آنمردان که صاحب راه بودند
تو خود گویی ولی الله بودند ...
... بر او این مبلغ استمرار شاه است
که شیخ راه و پنیر خانقاه است
ندانی خورده بینان در کمینند ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۹۱ - بابالعین العالم بفتح اللام
... بود ثابت بعلم حق و کاین
حق اندیشان که بر حق راه جویند
مگر آنرا شیون ذات گویند ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۹۳ - العارف
ز عارف گوش کن گر مرد راهی
بذات و وصف و فعل حق گواهی ...
... ز خود باید در او فانی شدن پاک
که از راه فنا عارف توان شد
ز سر من عرف واقف توان شد
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۹۶ - و من المتعرفین
... نماند رهروری تنها و حیران
اگر گویی بمقصد رفتم از راه
چرا پس نیستی ز اهل ره آگاه
بمقصود از چه ره گشتی تو و اصل
که نشناسی رفیق و راه و منزل
نشانیها که دادی اشتباه است
خلاف انفاق اهل راه است
نشانیها دو صد دادند و حق بود
خلاف جمله گفتن بینی هزاران
خلاف جمله گر شخصی رود راه
دلیل است اینکه نبود از ره آگاه ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۹۹ - تعرفه ممدوح
... عیان خیرات او بر اهل سیر است
ز خیر نیتش در راه توحید
ز حق یابد بقول و فعل تایید
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۰۱ - العالم بکسراللام
... ز هر چیز آگهی بخشد کماهی
ز راه و منزل و احکام دینش
نه از کشفی که از راه یقینش
بود این هم همان معنی عارف ...
... بخوانی نیست از وجهی مخالف
ز راه کشف عارف مطلع گشت
حجاب از چشم قلبش مرتفع گشت
ز راه علم عالم با خبر شد
درخت بهره بخشش بارور شد ...
... نه رسمی عالم است آگاه ازین علم
نبرده در مقامی راه ازین علم
حقیقت عالم رسمی عوام است ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۰۴ - العباده و العبودیه والعبوده
... بسوی حق صحیح الانتسابند
صداقت پیشه در راه صوابند
عبودیت بود تصحیح نسبت
بحق هم صدق در راه طریقت
عبودیت هر آنرا در نهاد است ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۳۶ - عبداللطیف
... نمودن خود رعایت نظم کل را
بود لطف آنکه گر خاریست در راه
کنی از بیخ و بری سر زبد خواه ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۵۹ - عبدالقوی
... ز قهر او شود ناچار مغلوب
نیابد ضعف و عجزی سوی او راه
چه خود باشد ظهور قدره الله
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۶۰ - عبدالمتین
... که از چیزی تواند گشت اغوا
ز راه قوت نفس دلیرش
نیندازد صدای ببر و شیرش ...
... نلغزد از حق اندر صلح و جنگی
در او راه تاثر جمله سد است
بهر امری ز هر چیزی اشد است ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۹۳ - عبدالجامع
بعبدالجامع ارجویی تخلق
نیابد راه در جمعش تفرق
کند در روی تجلی ذات حضرت ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۰۴ - العبره
... بشور افتاد هر کس کو کجا رفت
پی او هر کس از راهی جدا رفت
ز جایی او نشد بر جای دیگر ...
... ز ما تا او هزاران بحر نار است
عملها هست در راه وصالش
یکی عبرت بود در اشتغالش ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۰۵ - العقاب
... دهد از حق چو فکر خلق نقلت
طبیعت برده دور از راه عقلت
ربوده گر کنی رد امانت ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۲۱ - غیبالمصون و غیبالمکنون
... عبارت دان ز سر ذات بیچون
نیابد کس بکنه ذات او راه
زکنه او بجز او نیست آگاه ...
... که بشناسند او را تا بآن حد
و زان پس راه عرفانش بود سد
بود آن حد مقام واحدیت ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۲۵ - الفتح القریب
... گشاید دولت نصر من الله
در از فتح قریبت اندرین راه
گذشتی از صفات نفس و یکدل ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۳۷ - الفهوانیه
... غلط پیموده عذر آرد گنه را
غرض نیکو چه راه و نیت آمد
عیان آثار فهوانیت آمد
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۴۱ - القیام لله
قیام الله اندر نزد آگاه
که سیار است و داند منزل و راه
خود آن بیداریست از نوم غفلت ...
... بنزد اخذ در سیرالی الله
ز شوق وصل تا ننشیند از راه
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۴۷ - القشر
... عجب باشد که ره یابد بمقصود
شود در ترک صورت راه مشکل
بندرت می رسد باری بمنزل ...
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۵۷ - کون الفطور غیر مشتت للشمل
... که در جمعیت اللهش تفرق
نیابد راه در حین تعلق
بود یعنی که در بحرالاحد غرق ...