گنجور

 
۱۴۱

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۷ - داستان طلخند و گو

 

... اگر چند تندی و کنداوری

هم از گردش چرخ برنگذری

همه گرد بر گرد ما دشمنست ...

... ز دریا برآمد یکی تیره میغ

چو بر چرخ خورشید دامن کشید

چنان شد که کس نیز کس را ندید ...

... بدو گفت مادر که ای بدکنش

ز چرخ بلند آیدت سرزنش

برادر کشی از پی تاج و تخت ...

... شد از رنج وز تشنگی شاه مات

چنین یافت از چرخ گردان برات

ز شطرنج طلخند بد آرزوی ...

فردوسی
 
۱۴۲

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۸ - داستان کلیله ودمنه

 

... چنین پاسخ آورد برزو بشاه

که ای تاج تو برتر از چرخ ماه

هرآنکس که او پوشش شاه یافت ...

فردوسی
 
۱۴۳

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۰ - نامه کسری به هرمزد

 

... زمان و زمین نیک خواه تو باد

به کام تو گردنده چرخ بلند

ز کردار بد دور و دور از گزند ...

فردوسی
 
۱۴۴

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۱ - سخن پرسیدن موبد ازکسری

 

... چنین داد پاسخ که اندیشه نیست

دل شاه با چرخ گردان یکیست

بترسم که هرکو ستایش کند ...

... دگر گردش کارناسودمند

چنین داد پاسخ که زین چرخ پیر

اگر هست بادانش و یادگیر ...

فردوسی
 
۱۴۵

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۲ - وفات یافتن قیصر روم و رزم کسری

 

... به پوزش جهان پیش تو خاک باد

گزند تو را چرخ تریاک باد

سخن هرچ او گفت پاسخ دهم ...

... نپرد بدو کرکس تیزپر

دری دور برچرخ ایوان بلند

ببالا برآورده چون ده کمند ...

فردوسی
 
۱۴۶

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۲ - آغاز داستان

 

... درود جهان آفرین برشماست

خم چرخ گردان زمین شماست

چو بشنید گفتار او انجمن ...

... پیامی فرستاد نزدیک شاه

که ای تاج تو برتر از چرخ ماه

تو دانی که من چند کوشیده ام ...

فردوسی
 
۱۴۷

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱

 

... بتیزی ز بی دانشی بگذرد

نترسد ز کردار چرخ بلند

شود زندگانیش ناسودمند ...

فردوسی
 
۱۴۸

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵

 

... کلاهت برآمد بابر بلند

چو دارنده چرخ گردان بخواست

که آن پادشا را شود کار راست ...

فردوسی
 
۱۴۹

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۴

 

چوپیدا شد آن چادر قیرگون

درفشان شد اختر بچرخ اندرون

چو آواز دارنده پاس خاست ...

... به ایران مباشید بیش از سه روز

چهارم چو از چرخ گیتی فروز

بر آید همه نزد خسرو شوید ...

فردوسی
 
۱۵۰

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۹

 

... سپهر و ستاره همه کرده اند

بدین چرخ گردان برآورده اند

چو از خاک مر جانور بنده کرد ...

فردوسی
 
۱۵۱

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۰

 

... مباش اندرین بوم تیره روان

چنین است کردار چرخ روان

که گاهی پناهست و گاهی گزند ...

فردوسی
 
۱۵۲

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۷

 

... همی خواند بر کردگار آفرین

که چرخ آفرید و زمان و زمین

همان بر نیاطوس وبر لشکرش ...

فردوسی
 
۱۵۳

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۱

 

... چنان دان که هرکس که دارد فسوس

همو یابد از چرخ گردنده کوس

مرا گفت کز بنده بگریختی ...

فردوسی
 
۱۵۴

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۲

 

... جز از خواست یزدان نباشد سخن

چنین بود تا بود چرخ کهن

برزم اندرون کشته بهتر بود ...

فردوسی
 
۱۵۵

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۳

 

... خرامید بندوی نزدیک شاه

که ای تاج تو برتر از چرخ ماه

یکی لشکرست این چومور وملخ ...

فردوسی
 
۱۵۶

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۷

 

... دبیری جهاندیده و خوب چهر

چو بر کام او گشت گردنده چرخ

ببخشید داراب گرد و صطرخ ...

فردوسی
 
۱۵۷

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۵

 

... توانا داننده روزگار

که چرخ و مکان و زمان آفرید

توانایی و ناتوان آفرید

همان چرخ گردنده بی ستون

چرا نه به فرمان او در نه چون ...

... سپهر و زمین رانگارنده اوست

به چرخ اندرون آفتاب آفرید

شب و روز و آرام و خواب آفرید ...

فردوسی
 
۱۵۸

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۲

 

... چنین داد پاسخ ستاره شمر

که بر چرخ گردان نیابی گذر

ازین کودک آشوب گیرد زمین ...

فردوسی
 
۱۵۹

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۳

 

... که چون تو که باشد به فرزانگی

ز خورشید بر چرخ تابنده تر

ز جان سخنگوی پاینده تر ...

فردوسی
 
۱۶۰

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۱

 

... یکی حلقه زرین بدی ریخته

ازان چرخ کار اندر آویخته

فروهشته زو سرخ زنجیر زر ...

فردوسی
 
 
۱
۶
۷
۸
۹
۱۰
۴۹۲