گنجور

 
۱۴۸۱

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - در مدح علاء الدوله ابوالفتح

 

... گسسته بر رخ گردون خنده برقع کحلی

نشسته بر گل جانان چو لاله قطره ی شبنم

چو رخش و دولت و دین باد بسته بر در عمرت ...

امامی هروی
 
۱۴۸۲

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - در مدح الغ ترکان خاتون

 

... ز انتقام جزع او یاقوت رمانی مرا

هر زمان بر لاله از خیری چرا باشد روان

صورت وصلش نمی بندم که از هر موی خویش ...

... لب چو در یاقوت جان رخساره چون در باده شیر

زلف چون بر لاله سنبل خط چو بر آتش دخان

زهرش اندر آب حیوان ناوکش در شست مست ...

امامی هروی
 
۱۴۸۳

امامی هروی » دیوان اشعار » ترجیعات » ایدل اندر پرده تقدیر کس را راه نیست

 

... زندگانی خاک در چشم اولوالابصار زد

لاله رویان را درین غم چهره دار الضرب شد

بسکه ضرب دست بر رخسارشان دینار زد ...

امامی هروی
 
۱۴۸۴

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - در مدح ظهیرالدین نصیر الملک صاحب دیوان

 

... گرد عنبر گرد ماهت خط مشکین ساخته

لاله خود رو از آن در عهد سنبل آمده

سنبل سیراب ازین بر برگ نسرین ساخته ...

امامی هروی
 
۱۴۸۵

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷

 

... ما را همه میل سوی صحراست

ما را چه ز باغ لاله و گل

از جام غرض می مصفاست

جز حسن و جمال تو نبیند

از گلشن و لاله هر که بیناست

عراقی
 
۱۴۸۶

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹

 

... به چشم نرگس کوته نظر به وقت بهار

نظاره چمن و لاله زار نتوان کرد

شدم که بوسه زنم بر درش ادب گفتا ...

عراقی
 
۱۴۸۷

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷

 

... بر روی زمین چشمه انوار گشادند

تا لاله رخی در چمن آید به تماشا

از چهره گل پرده زنگار گشادند ...

عراقی
 
۱۴۸۸

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰

 

... بروم ز چشم مستش نظری تمام گیرم

که بدان نظر ببینم رخ خوب لاله رنگش

چو کمان ابروانش فکند خدنگ غمزه ...

عراقی
 
۱۴۸۹

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱

 

نرسد به هر زبانی سخن دهان تنگش

نه به هر کسی نماید رخ خوب لاله رنگش

لب لعل او نبوسد به مراد جز لب او ...

عراقی
 
۱۴۹۰

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹

 

... یا هیچ مدان در دو جهان یا همه او دان

بر لاله و گلزار و گلت گر نظر افتد

گلزار و گل و لاله و صحرا همه او دان

ور هیچ چپ و راست ببینی و پس و پیش ...

عراقی
 
۱۴۹۱

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲

 

ماهرخان که داد عشق عارض لاله رنگشان

هان به حذر شوید از غمزه شوخ و شنگشان ...

عراقی
 
۱۴۹۲

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶

 

... بی دوست که را خوش آید آخر

بوی گل و رنگ لاله زاری

و اکنون که ز جمله ناامیدم ...

عراقی
 
۱۴۹۳

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹

 

... به تماشای تو آید همه کس

لاله زاری چمنی بستانی

روی در روی تو آرند همه ...

عراقی
 
۱۴۹۴

عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱ - در مدح شیخ حمیدالدین احمد واعظ

 

... کند ایثار بر تو مرجان را

ژاله از روی لاله دور مکن

تا نسوزد ز شعله بستان را ...

عراقی
 
۱۴۹۵

عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - ایضاله

 

... که نه در بند کار و بار آمد

لاله را دل بسوخت بر نرگس

که نصیبش ز می خمار آمد ...

... جامه سوک بر بنفشه برید

زان مگر لاله دل فگار آمد

نقش رنگ چمن ز لطف بهار ...

عراقی
 
۱۴۹۶

عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵

 

وقت است که بر لاله خروشی بزنیم

بر سبزه و گل خانه فروشی بزنیم ...

عراقی
 
۱۴۹۷

عراقی » عشاق‌نامه » فصل دوم » بخش ۴ - غزل

 

... زانکه روی تو را ز غایت لطف

برگ گل شرمسار و لاله خجل

ز آرزوی قد تو سرو سهی ...

عراقی
 
۱۴۹۸

عراقی » رسالهٔ اصطلاحات » مطلب دوم - در اسامئی که میان عاشق و معشوق مشترک و دایر است و در اسمی اطلاق خصوصیت ندارد ولیکن از روی معانی گاهی خصوصیت گیرند و گاه نگیرند

 

... گل نتیجه عمل را گویند که در دل پیدا شود

لاله نتیجه معارف را گویند که مشاهده کنند

شکوفه علو مرتبه را گویند ...

عراقی
 
۱۴۹۹

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵

 

... آن رنگ بین وان هنگ بین وان ماه بدر اندر قبا

از سرو گویم یا چمن از لاله گویم یا سمن

از شمع گویم یا لگن یا رقص گل پیش صبا ...

مولانا
 
۱۵۰۰

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲

 

... ز اول باغ در مجلس نثار آورد آنگه نقل

چو دید از لاله کوهی که جام آورد مستان را

ز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانی ...

مولانا
 
 
۱
۷۳
۷۴
۷۵
۷۶
۷۷
۳۶۲