شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲۱
... صورت ما ببین و او را جو
سر دریا ز موج می جویش
عین آن موج هم ز دریا جو
قدمی نه در آ در این دریا ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۵
... هر چه می خواهی ز خود آن را بجو
موج دریاییم در بحر محیط
آبروی ما روان شد سو به سو ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶۸
... لاجرم بینیم ما او را به او
موج دریاییم و دریا عین ما
خوش همی گردیم دایم سو به سو ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶۹
... گر روی خود شویی چو ما باشی چو ما پر آبرو
موج و حباب و قطره را می بین و در دریا نگر
با هر یکی یک دم برآ وز هر یکی ما را بجو ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۱
... لاجرم جمله را بود یک رو
گاهی آب حباب و گه موج است
گاه در بحر و گه بود در جو ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۴
... به مراتب یکی نگویم دو
بحر ما موج زد به جوش آمد
آب حیوان روان شد از هر سو ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۹
... خوش است این نظر دیده خدا دیده
اگر چه موج محیطیم و عین دریاییم
به غیر ماست که ما را ز ما جدا دیده ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۵
... جایی که باده نوشند غوغا بود همیشه
موج از زبان دریا می گفت این حکایت
قطره به ما چو پیوست از ما بود همیشه ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۶
... عقل از این غافل است تا دانی
موج بحریم و عین ما آبست
عالمش ساحلست تا دانی ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۸
... میر مستان یکی است تا دانی
موج و دریا اگرچه دو نامند
عین ایشان یکی است تا دانی ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۹
... شاه و خانی یکی است تا دانی
گر بیابی هزار موج حباب
عین ایشان یکی است تا دانی ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷۷
... می و جامی و عاشق و معشوق
موج و بحر و حباب را مانی
دل خود را به دست زلفش ده ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۱
... سایه چگونه باشد بی نور آفتابی
دریا و موج می بین در عین ما نظر کن
این عین ما شرابیست این جام ما حبابی ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲۶
... ذات یکی بی خلاف هست صفاتش یکی
موج و حبابست بحر آب ز روی ظهور
لیک نظر کن به ما در همگان نیککی ...
شاه نعمتالله ولی » ترجیعات » ترجیع دوم
در موج و حباب و آب دریاب
آن آب در این حباب دریاب ...
... می جام میست و جام می می
عالم به وجود اوست موجود
بی جود وجود اوست لاشیی ...
شاه نعمتالله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲۵
... عقل گوید که عین و غیری هست
موج و بحر و حباب و دریا شد
قطره آب کو به ما پیوست
شاه نعمتالله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۹۰
موج و بحر و حباب قطره تمام
همه در عین ماست مستهلک ...
شاه نعمتالله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۰
... چون نامدم از هیچ جا آخر نگویی چو شدم
ما را اگر داری نظر در موج و در دریا نگر
چون او من است و من ویم هرگز نگویم او شدم ...
شاه نعمتالله ولی » مثنویات » شمارهٔ ۲
... رویت عینی به عین ما بود
عین ما گه موج و گه دریا بود
هرکه با دریای ما شد آشنا ...
شاه نعمتالله ولی » مثنویات » شمارهٔ ۲۵
... این چنین چشمی خوش و نیکو بود
موج و دریا هر دو نزد ما یکی است
آن یکی در هر دو عالم بی شکی است ...