جانی که از تو نازد زیبا بود همیشه
چشمی که در تو بیند بینا بود همیشه
بلبل به دولت گل ناطق بود دو روزی
طوطی نطق عاشق گویا بود همیشه
گر در سماع عارف غوغا بود عجب نیست
جائی که باده نوشند غوغا بود همیشه
موج از زبان دریا می گفت این حکایت
قطره به ما چو پیوست از ما بود همیشه
چشمش به یک کرشمه غارت کند جهانی
در ملک جان از آن رو یغما بود همیشه
گفتم که عشق سید پنهان کنم ولیکن
هر کس که گشت عاشق رسوا بود همیشه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و قدرت عشق اشاره دارد. شاعر از زیبایی و جذابیت محبوبش میگوید و از چشمان نافذ او که همیشه بیناست. او به تمثیل بلبل و طوطی اشاره میکند که نشاندهندهی عشق و سخنوری است. همچنین بیان میکند که در محافل عارفان همیشه غوغایی برپا است، زیرا جایی که عشق و باده وجود دارد، شور و شوق همواره جریان دارد. شاعر به قدرت و تأثیر عشق اشاره میکند و در نهایت، به رغم تلاش برای پنهان کردن عشق، هر عاشق به نوعی رسوا میشود. کل اثر به تأمل در طبیعت عشق و عواقب آن میپردازد.
هوش مصنوعی: زندگی که به خاطر تو زیبا و دلنواز است، همیشه چشمی که تو را میبیند، بینا و آگاه باقی میماند.
هوش مصنوعی: بلبل تنها به مدت دو روز از زیبایی و شیرینی گل بهرهمند بود و سپس طوطی که همیشه عاشق است، در طول زندگیاش به نطق و سخن گفتن ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: اگر در حال رقص و سماع عارفان هیاهو و شور و نشاط باشد، جای تعجب نیست که در جایی که شراب نوشیده میشود نیز هیاهو و شوری وجود داشته باشد. شور و شوق همیشه در این مکانها احساس میشود.
هوش مصنوعی: موج به ما گفت که دریا با قطره صحبت میکند و وقتی قطره به دریا میپیوندد، از آن بهعنوان بخشی از دریا یاد میشود و همیشه با آن خواهد بود.
هوش مصنوعی: چشمان او با یک حرکت ناز، تمام هستی را به تسخیر خود در میآورد و به همین دلیل، همیشه روح و جان آدمی را به غارت میبرد.
هوش مصنوعی: گفتم که عشق به سید را مخفی نگهدارم، اما هر کسی که عاشق شود، همیشه در معرض آشکار شدن قرار میگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرو سهی که کارش بالا بود همیشه
پیش تو دست بر هم بر پا بود همیشه
از تنگی دهانت یک ذره گفته باشد
هر ذره کو به وصفت گویا بود همیشه
تا شاهد جمالت مستور باشد از من
[...]
در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه
در دل مرا ز شوقش غوغا بود همیشه
او هست نور دیده زان روی دیده جان
بر روی همچو ماهش بینا بود همیشه
بر روی چون گل تو بلبل صفت به بستان
[...]
رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه
جان در شعاع حسنت شیدا بود همیشه
در کفر زلف پرچین روی ترا عیان دید
آنکس که چشم جانش بینا بود همیشه
روی تو هست پیدا از روی جمله اشیا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.