گنجور

 
۱۱۶۱

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۳ - مطلع چهارم

 

... پیش سریر سلطان استاده تاجداران

چون ناشکفته لاله افکنده سر سراسر

ناهید زخمه مطرب و می آفتاب تابش ...

خاقانی
 
۱۱۶۲

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۹ - مطلع سوم

 

... نیست ز انصاف تو در همه عالم کنون

جز تن گل پر ز خون جز دل لاله فکار

هیچ یگانه نزاد چرخ فلک همچو تو ...

خاقانی
 
۱۱۶۳

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۱ - مطلع دوم

 

... سرو ز بالای سر پنجه شیران نمود

لاله که آن دید ساخت گرد خود آتش حصار

یاسمن تازه داشت مجمره عود سوز ...

... مرگ شود بوالعجب تیغ شود گندنا

کوس شود عندلیب خاک شود لاله زار

کرکس و شیر فلک طعمه خوران در مصاف

ماهی و گاو زمین لرزه کنان زیر بار

چرخ چو لاله به دل در خفقان رفته صعب

دهر چو نرگس به چشم در یرقان مانده زار ...

خاقانی
 
۱۱۶۴

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۳ - مطلع سوم

 

... چون دیدمش که عید سده داشت چون مغان

آتش ز لاله برگ و چلیپا ز عنبرش

آن آتشی که قبله زردشت و عید اوست ...

خاقانی
 
۱۱۶۵

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۷ - مطلع دوم

 

... کز نفس دین طراز تو به حیدری ندارم

گرزش چو لاله بر درد البرز را و گوید

کافلاک را به گنبده نستری ندارم ...

خاقانی
 
۱۱۶۶

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۶ - در شکایت از جهان و نعت خاتم پیغمبران

 

... شمشاد و سرو را ز تموز و خزان چه باک

کز گرم و سرد لاله و گل را رسد زیان

از فقر ساز گل شکر عیش بد گوار ...

خاقانی
 
۱۱۶۷

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۱ - مطلع سوم

 

... بستان کان دید کرد قبه ای از ارغوان

لاله چو جام شراب پاره افیون در او

نرگس کان دید کرد از زر تر جرعه دان ...

خاقانی
 
۱۱۶۸

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۶ - مطلع دوم

 

... کرده است فلک ستاره باران

آن رنگ سیاه لاله ماناک

اندر دل مشتری است کیوان ...

خاقانی
 
۱۱۶۹

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۹ - در مدح ملک الوزراء زین‌الدین دستور عراق

 

... حوروشی اندر آن غیرت حور جنان

سرو قد و ماه روی لاله رخ و مشک موی

چنگ زن و باده نوش رقص کن و شعر خوان ...

خاقانی
 
۱۱۷۰

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۷ - مطلع دوم

 

... تو گل رخی من سالها پاشیده بر گل مالها

چون لاله مشکین خالها گل برگ رعنا داشته

شمعی ولی هر شب مرا از لرز زلفت تب مرا ...

خاقانی
 
۱۱۷۱

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۳ - مطلع سوم

 

... مهره به کف به هفت حال این همه در مششدری

در یرقان چو نرگسی در خفقان چو لاله ای

نرگس چاک جامه ای لاله خاک بستری

حلقه آن بریشمی کز بر چنگ برکشند ...

خاقانی
 
۱۱۷۲

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۵ - در مدح ابوالمظفر جلال الدین شروان‌شاه اخستان

 

... شو به گلاب اشک من خواب جهان ز عبهرت

تا به دو لاله درکشی جام گلاب عبهری

هم به گلاب لعل بر درد سرم که از فلک ...

خاقانی
 
۱۱۷۳

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶

 

می ساخت چو صبح لاله گون رنگ هوا

با توبه من داشت نمک جنگ هوا ...

خاقانی
 
۱۱۷۴

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۰

 

لعلت چو شکوفه عقد پروین دارد

روی تو چو لاله خال مشکین دارد

من در غم تو چو غنچه بندم زنار ...

خاقانی
 
۱۱۷۵

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۱

 

در باغچه عمر من غم پرورد

نه سرو نه سبزه ماند نه لاله نه ورد

بر خرمن ایام من از غایت درد ...

خاقانی
 
۱۱۷۶

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱۳

 

در زان لب لعل نوش خوردت چینم

لاله همه ز آن رخ چو وردت چینم

دربوسه لبت گزیده ام دردت کرد ...

خاقانی
 
۱۱۷۷

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶۳

 

شد باغ ز شمع گل رعنا روشن

وز مشعل لاله گشت صحرا روشن

از پرتو روی آتشین رخساری ...

خاقانی
 
۱۱۷۸

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶۹

 

... پژمرده بود گل قدح بی می ناب

از آب چراغ لاله گردد روشن

خاقانی
 
۱۱۷۹

خاقانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - در مدح سلطان مظفر الدین قزل ارسلان

 

... بزم دل ازین و آن برافروز

از لاله آن و سوسن این

در سینه دو بوستان برافروز ...

خاقانی
 
۱۱۸۰

خاقانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۵ - در مدح خاقان کبیر جلال الدین ابو المظفر شروان شاه

 

... گفت می خور تابرون آیی ز پوست

لاله نیز از پوست ز آن آمد برون

می خوری به کز ریا طاعت کنی ...

خاقانی
 
 
۱
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
۶۱
۳۶۲