گنجور

 
۱۱۰۰۱

خالد نقشبندی » غزلیات » غزل شماره ۳۰

 

روزم از هجران شب دیجور شد بار دگر

لاله سان شد دل ز داغ لاله رخسار دگر

بر دل از بیداد چرخم بود چندان بار غم

داغ غربت بر سر هر بار شد بار دگر

چنگ شد قامت ز درد دوری و از خون دل ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۰۲

خالد نقشبندی » غزلیات » غزل شماره ۳۸

 

... با چنین بد خوییم مادر چرا زاد ای دریغ

راه باریک است و شب تاریک و همره دیو و دد

مانده زیر بار عصیان زار و ناشاد ای دریغ

نیکی ناکرده ثبت نامه روز جزا ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۰۳

خالد نقشبندی » غزلیات » غزل شماره ۵۰

 

... هست این یاقوت کان یاقوت جان بیدلان

آب حیوان یا لب لعل شکر بار است این

قطره آب بقا یا رشحه چاه زنخ ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۰۴

خالد نقشبندی » قصاید » هنگام دیدن کوه‌های مدینه منوره

 

... نگین خاتم جم شد مرا هر دانه سرخی

ز شوق لعل او کز دیده خونبار می آید

دلا هشیار باش از پرتو حسن ازل کآنجا ...

... از اسرار درونش جبرییل آگه نخواهد شد

ز بهر شق صدرش گر دمی صد بار می آید

درین موسم بیابان طی مکن بیهوده ای حاجی ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۰۵

خالد نقشبندی » قصاید » در مدح یکی از امیران

 

... به سخایش که دهد نسبت جود حاتم

تا کنم رد به برهان و دلیلش صد بار

همت عالی او داغ دل چرخ برین ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۰۶

خالد نقشبندی » قصاید » در مدح شاه عبدالله

 

دهید از من خبر آن شاه خوبان را به پنهانی

که عالم زنده شد بار دگر از ابر نیسانی

صف نظارگان در انتظارش چشم در راهند ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۰۷

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۱۲

 

... رو به مطلب نهم اولی است از آنک

برتری زانچه نویسم صد بار

چون در این وقت به یاد آوردیم ...

... نامه نی کاتب فهرست وجود

شده بر صفحه مه عنبر بار

طره اش رشک ده گیسوی حور ...

... آمد و از همه حرفی فرحی

رخ نما شد به من محنت بار

نافه سان باز گشادم چو سرش ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۰۸

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۱۳

 

... لیک اگر بوم ز خورشید نداری بهری

نیست چیزی بجز از ضعف خودش مانع بار

خالد ای غرقه گرداب هوس زار بنال ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۰۹

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۱۵

 

... بیماریی کاو موجب دیدار تو بود

صد بار ز صحت جوانی بهتر

با وصل توام ز شربت مرگ چه باک ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۱۰

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۱۷

 

... از وجه کرم اینهمه تصدیع بکش

ما ساکن نفتیم هوا آتش بار

جز آب که در نفت زید با آتش ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۱۱

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۲۱

 

... تیر فلک چو قوس ز رشک شده است خم

این بارهاست کز پی یک نامه سیاه

آدم روانه گشت نه لا بود و نه نعم ...

... آن به صریح گویی و رخ ناوری به هم

این بار می فرست وگرنه ز دست تو

خواهیم برد شکوه به شاه فلک همم

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۱۲

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۲۴ (هنگام ترک مشهد مقدس و وداع با حضرت رضا علیه السلام)

 

... از گفتگوی خام روافض دلم گرفت

بر بند بار و قطع سخنهای خام کن

بدعت سرای طوس نه جای اقامت است ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۱۳

خالد نقشبندی » مثنویات » مناجات

 

... به سوز سینه صدیق اکبر

به سلمان و به قاسم بار دیگر

به شاه صفدر کرار حیدر ...

... به حق جمله اهل بیت اطهار

کلان و خرد و مرد و زن به یکبار

که هر یک کشتی بحر یقین اند ...

... وزو سرهند شد وادی ایمن

چراغ محفل باریک بینان

سپهسالار فوج پاک دینان ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۱۴

خالد نقشبندی » مخمسات » شماره ۱

 

... خالد ز دو دیده خون سارا

می بار نهان و آشکارا

زان ابر نهال مدعا را

شاداب همی نما خدا را

تا بار دهد همان که دانی

یارب به مجردان افلاک ...

... پیش تو شفیع آورم تاک

بار دگرم بدو رسانی

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۱۵

خالد نقشبندی » اشعار کردی » شماره ۷ (موناجات)

 

... به ذات و صیفات لایه زالی ویت

به موقه رربان باره گای عیززه ت

به په رده داران سه ریر وه حدت ...

... ولا تقنطوا من رحمة الله

بار عیصیانم کوکو بیه ن جه م

یا غافر الذنب فاغفرلی و ارحم ...

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۱۶

خالد نقشبندی » مفردات (معما به نامهای خاص) » شماره ۱۵

 

خاک پای حضرت صدیق شاه نقشبند

خالد درمانده تقصیر بار و مستمند

خالد نقشبندی
 
۱۱۰۱۷

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱ - قصیده ای است در تبریک ورود ولی عهد از طهران به تبریز

 

... مه آرد و اختر چو کند میل به هر سو

زر بارد و زیور چو کشد خیل به هر جا

خورشید جهان گردد ازو تیره و پنهان ...

... از خاک نی از نی شکر از شکر حلوا

گر پرتو لطفش نبود بار ور آید

کی شاخ به گل تاک به مل خار به خرما ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۱۸

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲ - در مدح و اندرز ولی عهد

 

... حساد مرا مکر و فسادست و حیال است

یک طایفه را زمزمه از بارز و حشواست

یک طایفه را همهه از ماضی و حال است ...

... هم واهمه چون اشتر بگسسته مهارست

هم عاقله چون باره بر بسته عقال است

عقل است که با جهل مرکب به جهادست ...

... هم کندتر از حد قلم حد نبال است

تیر فلک افتد به تزلزل که دگر بار

در فرقه کتاب چه قیل است و چه قال است ...

... خصم او ناوک آفات جهان را هدف است

آن که از دست گهربارش در جمله جهان

لعل و یاقوت به ارزانی سنگ و خزف است

وان که امروز به دربارش از خیل شهان

پیش کش های ملوکانه روان هر طرف است ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۱۹

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳ - در هجو و نکوهش آصف الدوله و سایر سرداران قشون پس از شکست و فرار از جنگ روس

 

... حق نمک شاه و ولی عهد گریزست

پر گرد و غبار از چه شود حیف بود حیف

آن سنبل مشکین که به گل غالیه بیزست ...

... هریا بس و رطبی که به هر سفره و میزست

بار و بنه را ریخته وز معرکه بگریخت

آن ظلم ببر بین که چه با عجز بریزست ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۲۰

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸ - در تهنیت یکی از فتوحات ولی عهد در جنگ روس

 

... حلقه به جنبش فتاد و بانگ در آمد

بار دگر آن به خشم رفته ما را

بر سر بیمار خود مگر گذر آمد ...

... جور خوش آید از آن که در چمن حسن

سرو قدش هم ز ناز بارور آمد

سرو که آزاد و بی ثمر بود از چه ...

... خیز و به درگاه شه شتاب که اینک

شاه بر اورنگ بارگاه برآمد

خسرو غازی ابوالمظفر عباس ...

قائم مقام فراهانی
 
 
۱
۵۴۹
۵۵۰
۵۵۱
۵۵۲
۵۵۳
۶۵۵