گنجور

 
۱۰۶۱

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۱ - رجعت به قصهٔ مریض و عیادت پیغامبر علیه السلام

 

... تا شوی زان سایه بهتر ز آفتاب

گر سفر داری بدین نیت برو

ور حضر باشد ازین غافل مشو

مولانا
 
۱۰۶۲

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۲ - گفتن شیخ ابویزید را کی کعبه منم گرد من طوافی می‌کن

 

... کو بر ارکان بصیرت متکیست

گفت حق اندر سفر هر جا روی

باید اول طالب مردی شوی ...

مولانا
 
۱۰۶۳

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۳ - حکایت

 

... تا ازین ره بشنوی بانگ نماز

بایزید اندر سفر جستی بسی

تا بیابد خضر وقت خود کسی ...

مولانا
 
۱۰۶۴

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۴ - باز جواب گفتن ابلیس معاویه را

 

... مهر اول کی ز دل بیرون شود

در سفر گر روم بینی یا ختن

از دل تو کی رود حب الوطن ...

مولانا
 
۱۰۶۵

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۷۸ - فریفتن منافقان پیغامبر را علیه السلام تا به مسجد ضرارش برند

 

... بر سر راهیم و بر عزم غزا

زین سفر چون باز گردم آنگهان

سوی آن مسجد روان گردم روان ...

مولانا
 
۱۰۶۶

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲ - قصهٔ خورندگان پیل‌بچه از حرص و ترک نصیحت ناصح

 

... گرسنه مانده شده بی برگ و عور

می رسیدند از سفر از راه دور

مهر داناییش جوشید و بگفت ...

مولانا
 
۱۰۶۷

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸ - فریفتن روستایی شهری را و به دعوت خواندن، به لابه و الحاح بسیار

 

... کودکان خواجه گفتند ای پدر

ماه و ابر و سایه هم دارد سفر

حق ها بر وی تو ثابت کرده ای ...

مولانا
 
۱۰۶۸

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۳ - دعوت باز بطان را از آب به صحرا

 

... با هزاران حزم خواجه مات شد

زان سفر در معرض آفات شد

اعتمادش بر ثبات خویش بود ...

مولانا
 
۱۰۶۹

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵ - روان شدن خواجه به سوی ده

 

... مرغ عزمش سوی ده اشتاب تاخت

اهل و فرزندان سفر را ساختند

رخت را بر گاو عزم انداختند ...

مولانا
 
۱۰۷۰

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶ - رفتن خواجه و قومش به سوی ده

 

... سافروا کی تغنموا بر خواندند

کز سفرها ماه کیخسرو شود

بی سفرها ماه کی خسرو شود

از سفر بیدق شود فرزین راد

وز سفر یابید یوسف صد مراد

روز روی از آفتابی سوختند ...

مولانا
 
۱۰۷۱

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل

 

... چون ستاره سیر بر گردون کنی

بلک بی گردون سفر بی چون کنی

آنچنان کز نیست در هست آمدی ...

مولانا
 
۱۰۷۳

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۶ - بازگشتن به قصهٔ دقوقی

 

... طالب خاصان حق بودی مدام

در سفر معظم مرادش آن بدی

که دمی بر بنده خاصی زدی ...

مولانا
 
۱۰۷۴

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۸۸ - بازگشتن به قصهٔ دقوقی

 

... گفت سافرت مدی فی خافقیه

سال و مه رفتم سفر از عشق ماه

بی خبر از راه حیران در اله ...

... رفتن ارواح دیگر رفتنست

تو سفر کردی ز نطفه تا به عقل

نه به گامی بود نه منزل نه نقل ...

مولانا
 
۱۰۷۵

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۴۴ - نومید شدن انبیا از قبول و پذیرای منکران قوله حتی اذا استیاس الرسل

 

... تو نمی دانی که از هر دو کیی

غرقه ای اندر سفر یا ناجیی

گر بگویی تا ندانم من کیم ...

مولانا
 
 
۱
۵۲
۵۳
۵۴
۵۵
۵۶
۱۸۱