فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۶
... ز فرمان تو نگذرم یک زمان
مگر بد بود گردش آسمان
بدو گفت شنگل که چندین بلاست ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۴۶
... جهان را بدان باز هل کافرید
سر گردش آفرینش بدید
همی بگذرد چرخ و یزدان به جای ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد هجده سال بود » بخش ۴ - پادشاهی بلاش پیروز چهار سال بود
... نخستین چنین گفت کز کردگار
بترسیم وز گردش روزگار
که هر کس که بودست یزدان پرست ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱ - آغاز داستان
... بدو اندرون جای کشت و درود
یکی باره ای گردش اندر بلند
بدان تا ز دشمن نیابد گزند ...
... چو برخواند آن نامه را شهریار
برآشفت با گردش روزگار
همه موبدان و ردان را بخواند ...
... سر باره برتر ز پر عقاب
یکی کنده ای گردش اندر پر آب
یکی شارستان گردش اندر فراخ
پر ایوان و پالیز و میدان و کاخ ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۲ - داستان نوشزاد با کسری
... برو انجمن گشته بازارگاه
سراپرده ای گردش اندر زدند
جهانی همه خاک بر سر زدند ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۵ - رزم خاقان چین با هیتالیان
... که تا چون بود کارآن رزمگاه
کرا بردهد گردش هور وماه
یکی هفته آن لشکر جنگجوی ...
... چنینست راز سپهر بلند
همان گردش اختر سودمند
کزین دخت خاقان وز پشت شاه ...
... ستایش همی کرد برکردگار
که ای برتر از گردش روزگار
تو دادی مرا فر و فرهنگ و رای ...
... نگردد کهن تا جهانست ریک
بدین سان بود گردش روزگار
خنک مرد با شرم و پرهیزگار ...
... که بیگار بستاند از مرد کار
چه نیکو بود گردش روزگار
خردیافته مرد آموزگار ...
... ز بخشش فزونی نداند نه کاست
یکی گردش آسمان بلند
ستاره بگوید که چونست و چند ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۶ - داستان درنهادن شطرنج
... بگسترد پیش اندرون تخت نرد
همه گردش مهرها یاد کرد
سپهدار بنمود و جنگ سپاه ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۷ - داستان طلخند و گو
... مبر زین سخن جز به نیکی گمان
مشو تیز باگردش آسمان
که آن راکه خواهد دهد نیکوی ...
... دل مرد بخرد بدو نیم شد
که تا چون بود گردش آسمان
کرا برکشد زین دومهتر زمان ...
... به دینار با او مکن داوری
نگه کردم از گردش آسمان
بدین زودی او را سرآید زمان ...
... بگویش که پر درد و رنجست گو
ازین گردش رزم و این کارزار
همی خواهد از داور کردگار ...
... اگر چند تندی و کنداوری
هم از گردش چرخ برنگذری
همه گرد بر گرد ما دشمنست ...
... گر ایدون که پیروز گردد سپاه
مرا بردهد گردش هور و ماه
مریزید خون از پی خواسته ...
... گر ایدون که باشیم پیروزگر
دهد گردش اختر نیک بر
همه تیغها کینه رابر کشیم ...
... که ما نام جوییم و تو شهریار
ببینی کنون گردش روزگار
ز درگاه طلخند برشد خروش ...
... برفتی پر از درد و خسته روان
تو راگردش اختر بد بکشت
وگرنه نزد بر تو بادی درشت ...
... که خود پیش او دم توان زد درشت
ورا گردش اختر بد بکشت
بدو گفت مادر که ای بدکنش ...
... نشاید که برمن شوی بدگمان
بیارام تا گردش رزمگاه
نمایم تو را کار شاه و سپاه ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۹ - داستان کسری با بوزرجمهر
... و گرنه که دژخیم با تیغ تیز
نماید تو را گردش رستخیز
که گفتی که زندان به از تخت شاه ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۱ - سخن پرسیدن موبد ازکسری
... چنین داد پاسخ که تن بی زمان
که پیش آید از گردش آسمان
بجایست دارو نیاید به کار
نگه داردش گردش روزگار
چو هنگامه رفتن آمد فراز ...
... که آیین کژ بینم و نا پسند
دگر گردش کارناسودمند
چنین داد پاسخ که زین چرخ پیر ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۲ - وفات یافتن قیصر روم و رزم کسری
... جهانجوی دهقان آموزگار
چه گفت اندرین گردش روزگار
که روزی فرازست و روزی نشیب ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۰
... که درجستنش رنجت آید بروی
چوشد گردش روز هرمز بپای
تهی ماند زان تخت فرخنده جای ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۳
... که تا آفرید این جهان کردگار
پدید آمد این گردش روزگار
ز ضحاک تازی نخست اندرآی ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۲۲
... نه بس دیر شاهی به خسرو رسد
ز شاهنشهی گردش نو رسد
برین گونه تا سال بر سی وهشت ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۲
... به یزدان چنین گفت کای کردگار
توی برتر از گردش روزگار
بدین جای بیچارگی دست گیر ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۰
... ورا بسته و کشته دیدند خوار
بر آسوده از گردش روزگار
بخندید خاقان به دل در نهان ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۲
... جزاز داد و خورد شکارش نبود
غم گردش روزگارش نبود
بزرگان چینی و گردنکشان ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۸
... چنین گفت با گردیه شهریار
که بی عیبی از گردش روزگار
کنون تا ببینم که با جام می ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۰
... برآورد ناگاه دیگر سرود
که پیکار گردش همی خواندند
چنین نام ز آواز او راندند ...
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱
... چه گفت آن سخنگوی مرد دلیر
چو از گردش روز برگشت سیر
که باری نزادی مرا مادرم ...