مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵۴ - هم در مدح او
... کند دهرش همی خدمت برد چرخش همی فرمان
همی بسیاری دریا به نزد کف او اندک
همه دشواری عالم به پیش تیغ او آسان ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۶۴ - درود بر خواجه احمد بن حسن
... وی کریمی و جود را مسکن
نه چو لفظ تو در دریا بار
نه چو کف تو ابر در بهمن ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۶۶ - مدح سیف الدوله محمود
... عاشقان اندر هواشان یکسره بسته میان
آفتاب و آسمان و کوه و دریا زیر این
پیل مست و ببر تند و شیر غران زیر آن ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷۰ - مدیح سیف الدوله محمود
... گر نبودی از برای ساز او را نامدی
در ناسفته ز دریا زر پاکیزه ز کان
طرفهای ساز بگشادند در مدحش دهن ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷۲ - ستایش سلطان مسعود
... وی دل تو ز هر هنر قارون
دون طبع تو مایه دریا
زیر قدر تو پایه گردون ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷۵ - مدح منصور بن سعید
... هر گه که تو برآیی گوید فلک به مهر
اینک ببافتند به دریا نقاب تو
تا روز ناله تو به گوش آیدم همی ...
... رد سپهر داند گشت انتخاب تو
هر یک همی دواند دریابدم هلاک
گر در نیا بدم خرد زودیاب تو ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷۹ - مدح ابوسعد بابو و شرح حال خویش
... من چنانم در عرق چون کودکان در آبله
صحن دریا روی هامون گشته از موج غبار
یا شبه گشته به زورق های زرین سر خله ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸۵ - تهنیت فتح هندوستان
... گردون به پیش همت تو گشته چون زمین
دریا به نزد دو کف تو چون شمر شده
زی حلم و طبع تو نسب آرند کوه و بحر ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸۸ - مدیح سلطان ابراهیم بن مسعود
... نشد چیره بر کام او کامگاری
بر جود او آب دریا سرابی
بر قدر او چرخ گردان غباری ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹۵ - مدح علاء الدوله سلطان مسعود
... از طبع ورای حلم متین و بلند و پهن
دریا و چرخ و که را رسوا کند همی
چرخ از علاش بین که چه بالا گرفت باز ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹۷ - مدیح سلطان مسعود
... به هیچ حال به وصفش نبودمی در خور
اگر چه لؤلؤ دریا و زر کان شدمی
شدم ز مدحش عالی و گرنه در عالم ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۰۳ - مدح سپهسالار محمد
... نوردد زمین و گذارد زمانه
به هامون نوردی و دریا گذاری
به زیر اندرش باره غرنده شیری ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۶ - مدح و شکران
... که هست این گیتی از تو گشته پدرام
تو دریایی و از دریا همه کس
لالی و درر یابد به اقسام ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۸ - ثناگستری
ابرم که همی ز دریا بردارم
وآنگاه همی به دریا بر بارم
از خواجه عمید همی گیرم ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳
... شاه گردون همت گردون محل
خسرو دریا دل دریا عطاست
از بقا و عز و دولت شاد باد ...
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۰۳
... از مایه من بلند شد پایه من
من دریا ام کم نشود مایه من
مسعود سعد سلمان » توصیفات » ماههای فارسی » شمارهٔ ۱۲ - سپندارمذ ماه
... جهاندار شاها تویی از ملوک
که گردون محلی و دریا نوال
چو مهر مضی تاب و بر خلق تاب ...
مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۱۵ - دیمهر روز
... غرقه کردست در عطای فره
مایه جود او ز دریا بیش
پایه جاه او ز گردون به
مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۱۹ - فروردین روز
... کآراسته زوست ملک داد ودین
سلطان ملک ارسلان دریا دل
کیخسرو رسم و کیقباد آیین ...