گنجور

 
۲۱

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۰ - مطلع دوم

 

... تا نقش آن به عرض معلی برافکند

ز اشکال تیغ او قلم تیز هندسی

بر سطح ماه خط معما برافکند ...

خاقانی
 
۲۲

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۲ - در ستایش مظفر الدین قزل ارسلان ایلدگز

 

... کایوان تو گلستان ببینم

ز اوصاف تو تیر هندسی را

باد رطب اللسان ببینم ...

خاقانی
 
۲۳

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲ - در توحید باری

 

... فکند از هیأت نه حرف افلاک

رقوم هندسی بر تخته خاک

نبات روح را آب از جگر داد ...

نظامی
 
۲۴

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۰ - صفت خورنق و ناپیدا شدن نعمان

 

... پیش او سرگشاده درج به درج

به خط هندسی عمل کرده

چون مجسطی هزار حل کرده ...

نظامی
 
۲۵

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد

 

... اوستاد ی به شغل رسامی

در مساحت مهندسی نامی

از طبیعی و هندسی و نجوم

همه در دست او چو مهره موم ...

نظامی
 
۲۶

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱۰ - فرو گفتن داستان به طریق ایجاز

 

... بدان چار گوشه خط اطلسی

برانگیخت اندازه هندسی

یکی نوبتی چار حد بر فراخت ...

نظامی
 
۲۷

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱۳ - دانش آموختن اسکندر از نقوماجس حکیم پدر ارسطو

 

... بخواهد ز گردن کشان گوی برد

از آن هندسی حرف شکلی کشید

که مغلوب و غالب درو شد پدید ...

نظامی
 
۲۸

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱۸ - سگالش نمودن اسکندر بر جنگ دارا

 

... تو داری درین داوری دستبرد

همان در حروف خط هندسی

تو غالب تری گر سخن بررسی ...

نظامی
 
۲۹

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۵ - اغانی ساختن افلاطون بر مالش ارسطو

 

... یکی از ریاضی برافراخت یال

یکی هندسی برگشاد از خیال

یکی سکه بر نقد فرهنگ زد ...

نظامی
 
۳۰

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۸ - داستان شاه کشمیر با پیلبان

 

... سندباد خدمت کرد و گفت چون نظر عواطف و اکرام و لواطف و انعام پادشاهی متواتر بود و متوالی و متعاقب باشد هیچ مقصود مفقود نماند و هیچ مامول نامحصول نگردد و علما چنین گفته اند که در شهری که پنج چیز موجود نبود موضع قرار عاقل نباشد اول پادشاه عادل و والی قادر دوم آبهای روان و مزارع برومند سوم عالم عامل بی طمع با ورع چهارم طبیب حاذق مشفق پنجم منعم کریم رحیم المنه لله که هر پنج سعادت در این اقلیم به فر دولت پادشاه عادل حاصل است و موجود و مثال پادشاه مانند آتش است هر که بدو نزدیکتر خطر سوختن او بیشتر و هر که دورتر از موافق و منافع او محرومتر

پس بیرون آمد و بفرمود تا خانه ای مکعب مسطح بنا کردند و سطوح آن را به گچ و مهره مصقل گردانیدند بر یک سطح صور بروج و کواکب ثوابت و سیارات به تصویر و تشکیل نقش کرد و علامات درج و دقایق و ثوانی و ثوالث و روابع و خوامس و هبوط و وبال و اوج و شرف و ارتفاع و حضیض و اجتماع و استقبال و مقارنه و مطارحه و تثلیث و تربیع و تسدیس بنوشت و صورت و هیات هر یکی بنگاشت و بر دیگر سطح صور علل و اسامی ادویه و خواص و منافع ایشان و انواع امراض و صنوف مزاجات و مرکبات و غیر آن ثبت گردانید و بر دیگر سطح گونه های معاملات دنیاوی و معاشرات و آداب و ریاضات و طاعات و عبادات بنگاشت و بر سطح دیگر انواع نغمات و اصناف اصوات و ایقاع نقرات و ازمنه متفاوته و متناسبه و حرکات متقاربه و متباعده و مراتب اوتار و مدارج و تراکیب اوزان و الحان نشان کرد و بر دیگر سطح اشکال هندسی چون مثلثات و مربعات و کثیر الاضلاع و مدور و مقوس و منحنی و مستقیم برکشید و بر سطح دیگر تدبیر ریاست و ترتیب سیاست و قوانین عدل و قواعد انصاف و انتصاف بنوشت پس شاهزاده را مدت شش ماه بر سبیل مواظبت مطالعت فرمود و شاهزاده در مقاسات آن رنج ها کشید و مداومت ها نمود و مشقت ها تحمل کرد به قوت بصر اشکال و صور می دید و به حاسه سمع دقایق علوم و لطایف حکم می شنید تا در این مدت جمله فواید و عواید و عجایب و غرایب و بدایع و لطایف و غرر و درر محفوظ و مضبوط او گشت و چون مدت منقضی شد و مهلت به اتمام و انجام رسید سندباد گفت فردا تو را پیش خدمت پدر می برد تا محصلات خویش عرض دهی و محفوظات خویش نمایی و استحقاق خود بر مناصب دولت و مراتب مملکت روشن گردانی و مقرر کنی که

بچه بط اگر چه دینه بود ...

ظهیری سمرقندی
 
۳۱

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و ثنای مولای متقیان علی ابن ابی طالب علیه السلام

 

... کشته زبان دره فاروق ترجمان

آن هندسی ضمیر که از لوح جاه او

کسری است ملک کسری صغری است خان خان ...

اثیر اخسیکتی
 
۳۲

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - و قال ایضآ فیه ویصف الازار و الخشبه الموضوعه فی داره

 

... مجموعه ییست ذاتت از اوضاع مختلف

کاشکال هندسی همه در وی مفصلست

اوهام زیر کان ز نهاد تو قاصرست ...

کمال‌الدین اسماعیل
 
۳۳

خواجه نصیرالدین طوسی » اخلاق ناصری » مقالت اول در تهذیب اخلاق » قسم دوم در مقاصد » فصل هفتم

 

... و فی الجمله سخن در این باب بسیار است و مؤدی به اطناب اولی آنکه با سر مقصود شویم و گوییم عدالت و مساوات مقتضی نظام مختلفات اند و چنانکه در موسیقی هر نسبت که نه نسبت مساوات بود به وجهی از وجوه انحلال راجع با نسبت مساوات شود و الا از حد تناسب خارج افتد در دیگر امور هر چه آن را نظامی بود به وجهی از وجوه عدالت درو موجود بود و الا مرجع آن با فساد و اختلال باشد

بیانش نسبت مساوات به عینها آنجا بود که مماثلت که عبارتست از وحدت در جوهر یا کمیت حاصل بود و آنجا که مماثلت مفقود بود مساوات چنان بود که گویی نسبت اول با دوم چون نسبت دوم با سیم یا چون نسبت سیم با چهارم است و اول را نسبت متصله گویند و دوم را نسبت منفصله و در انواع منتسبات بر وجوه مختلف بکار دارند مانند نسبت عددی و نسبت هندسی و نسبت تألیفی و دیگر نسب چنانکه در علوم بیان کرده اند

و قدما را در تعظیم امر نسبت و استخراج علوم شریف به توسط آن مبالغتی عظیم است پس چون اعتبار عدالت کنند در اموری که مقتضی نظام معیشت بود و ارادت را دران مدخلی باشد و آن سه نوع بود یکی آنچه تعلق به قسمت اموال و کرامات دارد و دوم آنچه تعلق به قسمت معاملات و معاوضات دارد و سیم آنچه تعلق به قسمت اموری دارد که تعدی را دران مدخلی بود چون تأدیبات و سیاسات

اما در قسم اول گویند چون نسبت این شخص با این کرامت یا با این مال مانند نسبت کسی است که در مثل رتبت او بود با کرامتی و مالی مانند قسط او پس این کرامت و این مال حق اوست و او را مسلم باید داشت و اگر زیادت و نقصانی بود تلافی فرمود و این نسبت شبیه است به منفصله

و اما در قسم دوم گاه بود که نسبت شبیه به منفصله افتد و گاه بود که شبیه به متصله افتد منفصله چنانکه گویند نسبت این بزاز با این جامه چون نسبت این نجار با این کرسی است پس در معاوضه حیفی نیست و متصله چنانکه گویند نسبت این جامه با این زر چون نسبت این زر با این کرسی است پس در معاوضه جامه و کرسی حیفی نیست و اما در قسم سیم نسبت شبیه به نسبت هندسی افتد چنانکه گویند نسبت این شخص با رتبت خویش چون نسبت شخصی دیگر است با رتبت خویش پس او اگر ابطال تساوی کند به حیفی یا ضرری که به دیگر شخص رساند حیفی یا ضرری مقابل آن به او باید رسانید تا عدالت و تکافی با حال اول شود

و عادل کسی بود که مناسبت و مساوات می دهد چیزهای نامتناسب و نامتساوی را مثلا اگر خطی مستقیم به دو قسمت مختلف کنند و خواهند که با حد مساوات برند هراینه مقداری از زاید نقصان باید کرد و بر ناقص زیادت کرد تا تساوی حاصل آید و قلت و کثرت و نقصان و زیادت منتفی گردد و این کسی را میسر شود که بر طبیعت وسط واقف باشد تا رد اطراف کند با او و همچنین در خفت و ثقل و ربح و خسران و دیگر انحرافات پس اگر در خفت و ثقل چیزی بر خفیف نهد و از ثقیل بردارد تکافی حاصل آید و اگر متکافی باشند که از یک طرف نقصان کند خفیف شود و چون در دیگر طرف زیادت کند ثقیل گردد و در ربح و خسران اگر کمتر از حق برگیرد در خسران افتد و اگر زیادت گیرد در ربح و تعیین کننده اوساط در هر چیزی تا به معرفت آن رد چیزها با اعتدال صورت بندد ناموس الهی باشد پس بحقیقت واضع تساوی و عدالت ناموس الهی است چه منبع وحدت اوست تعالی ذکره ...

خواجه نصیرالدین طوسی
 
۳۴

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۹ - به پادشاهی نشستن جمشید در ایران

 

... به سنگ و به گچ دیو دیوار کرد

به خشت از برش هندسی کار کرد

چو گرمابه و کاخهای بلند ...

خواجوی کرمانی
 
۳۶

جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۵۰ - عمارت کردن دایه خانه ای که در وی تصویر جمال یوسف و زلیخا کردند

 

... به هر انگشت دستش صد هنر بیش

به رسم هندسی کارآزمایی

قوانین رصد را رهنمایی ...

جامی
 
۳۷

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۲۶ - حکایت اعراض پدر حکیم از تربیت پسر لئیم

 

... کمالاتش از عقل تو مستفاد

ز فکر تو حل مشکل هندسی

محرر براهین اقلیدسی ...

جامی
 
۳۸

فضولی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۳۲

 

... مگو نکته خارج از حکم داخل

منه تهمت هندسی بر کواکب

که آن از چه بازغ شد این از چه آفل ...

فضولی
 
۳۹

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۲۰ - گفتار اندر طلب نمودن شیرین استادان پرهنر را برای بنا نمودن قصر شیرین و یافتن خادمان فرهاد را

 

... برون ز انگشت رد طرح اساسش

همه طرحش به وضع هندسی راست

فزونی نیزش اندر هر کم و کاست ...

وحشی بافقی
 
۴۰

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۲۶ - در گفتگوی شیرین با فرهاد و تعریف کوه بیستون و مأمور نمودن فرهاد به کندن کوه بیستون

 

... ترا از سنگ باید حاصل آید

نمایی در مقرنس هندسی را

فزایی صنعت اقلیدسی را ...

وحشی بافقی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode