گنجور

 
۲۱

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۶

 

... همی درکشیدی به دم ژنده پیل

وزو خاستی موج دریای نیل

چنین گفت شنگل به یاران خویش ...

فردوسی
 
۲۲

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۷ - داستان طلخند و گو

 

... دگر سر بریده فگنده نگون

ز دریا همی خاست از باد موج

سپاه اندر آمد همی فوج فوج ...

فردوسی
 
۲۳

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۵

 

... یکی خفته بر تیغ دندان پیل

یکی ایمن از موج دریای نیل

دگر آنک بر پادشا شد دلیر ...

فردوسی
 
۲۴

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیخسرو شصت سال بود » بخش ۳

 

... سپهر و ستاره سنان را ندید

ز دریای ساکن چو برخاست موج

سپاه اندر آمد همی فوج فوج ...

فردوسی
 
۲۵

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۶

 

... بدانگه که دریای یاقوت زرد

زند موج بر کشور لاژورد

کسی را که زنده ست بیجان کنیم ...

فردوسی
 
۲۶

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۷

 

... برستم چنین گفت کای ژنده پیل

ببینی کنون موج دریای نیل

بخواهم کنون کین کاموس خوار ...

فردوسی
 
۲۷

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۵

 

... که بگریزد از پیش تو ژنده پیل

ببینی کنون موج دریای نیل

نگه کن کنون آتش جنگ من ...

فردوسی
 
۲۸

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

... زمین لاله گون شد هوا نیلگون

برآمد همی موج دریای خون

دو سالار گفتند اگر همچنین ...

فردوسی
 
۲۹

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۸

 

... سپاه اندر آمد همی فوج فوج

بر آن سان که برخیزد از باد موج

در و دشت گفتی همه خون شدست ...

... دهان پر ز باد ابروان پر زخم

که دریای با موج و چندین سپاه

سر و کار با باد و شش ماه راه ...

فردوسی
 
۳۰

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۹

 

... به یک هفته از کاخ کاووس کی

همی موج برخاست از جام می

سر ماه نو خلعت گیو ساخت ...

فردوسی
 
۳۱

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۱

 

... چو برق درخشنده بگماشتی

به راهی کشیدیش موج مدد

که ملاح خواندش فم الاسد ...

فردوسی
 
۳۲

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۳

 

... به یک هفته ز ایوان کاووس کی

همی موج برخاست از جام می

به هشتم در گنج بگشاد شاه ...

فردوسی
 
۳۳

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۸ - در مدح امیر نصر بن ناصر الدین سبکتگین گوید

 

... شرار آتش نمرود و نارست

همی مر موج دریا را بسوزد

بدان ماند که خشم شهریارست ...

عنصری
 
۳۴

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مدح سلطان محمود غزنوی

 

... ببرق آراسته میغند و دارند

بگرد موج دریا شعلۀ نار

چو مار انندشان خرطوم ار ایدون ...

عنصری
 
۳۵

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۱۷

 

... همت درگاه او عالیتر از اوج فلک

گرد شادروان او کافیتر از موج بحار

تا پدید آید رسوم و سیرت میمون او ...

... تن به زیر اضطراب و جان به زیر اضطرار

آسمان و دهر و خورشید است و دریای بموج

روز بزم و روز رزم و روز چنگ و روز بار ...

عنصری
 
۳۶

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - در مدح سلطان محمود غزنوی گوید

 

... چو تاج قیصر اندر زر و زیور

چرا زیر گهر شد موج دریا

که زیر موج دریا بود گوهر

جهانی هر یکی دریا که بروی

همی گردد همی جوشد برو بر

چو بحری کاتش تیزست موجش

چو گردونی که زر سرخش اختر ...

عنصری
 
۳۷

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - در مدح سلطان محمود غزنوی

 

... بساط نور بگسترد شاه حق گستر

میان موج ضلالت جز او که برد هدی

میان زمرۀ دیوان جز او که خواند زیر ...

عنصری
 
۳۸

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح خواجه ابوالحسن

 

... ابر اگر هر چند بر دارد ز دریای سرشگ

هیچ نقصان آید اندر موج او وقت بهار

یادگار رحمت ایزد جهانرا تو بسی ...

عنصری
 
۳۹

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۳۴ - در مدح سلطان محمود غزنوی

 

... نبود هیچ میانه ز گنبد اخضر

بگردش اندر دریای سبز موج زنان

ز نم او همه بنیاد برجها شده تر ...

... بکامش اندر زهر کشنده کرد شکر

زمین ز لشکر او موج سبز دریا بود

ز گرد ایشان گیتی سیاه و روز اغبر ...

... یکی بدست همی کند خنجر از حنجر

بدان دیار همانا که موج خون عدو

بسالها ننشیند ز دشت وز کردر ...

عنصری
 
۴۰

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۴۳ - قصیدهٔ ذیل متعلق به غضائری است که عنصری در قصیدهٔ خود که بدنبال خواهد آمد بانتقاد و خرده گیری از آن پرداخته است

 

... دو دست تو بعطا گاه بر مبارز خواست

نه موج دریا پیش آمدش نه کان جبال

همه ملوک جهان را کجا ثنا گویند ...

عنصری
 
 
۱
۲
۳
۴
۲۶۲
sunny dark_mode