موج و دریا آب بادش نزد ما

لاجرم باشد حجاب ما ز ما ...

اگر آیی در این دریا بیابی آبروی ما

بیابی آبروی ما اگر آیی در این دریا

رها کن دی و هم فردا بیا امروز دریابش

بیا امروز دریابش رها کن دی و هم فردا

ندارم با کسی پروا به جز با ساقی مستان ...

... گرچه آب روان بود در جو

بخور آبی ولیکن از دریا

دامن خود بگیر و خوش بنشین ...

... غرق بحریم و آب می جوییم

قطره و بحر و جود دریا ما

رند و مستیم و عاشق و معشوق ...

... تا ابد روشن بود این روی مه سیمای ما

ذوق ما داری بیا با ما در این دریا در آ

تا به عین ما نصیبی یابی از دریای ما

در سر ما عشق زلفش دیگ سودا می پزد ...

روشنست از نور رویش دیده بینای ما

دره بیضا بود غواص این دریای ما

جمله عالم وجودی یافته از جود او

خوش بود این خلقت او راست بر بالای ما

گر دوای درد دل خواهی در این دریا نشین

تا به عین ما نصیبی یابی از دریای ما

جمله اسمای او از اسم اعظم خوانده ایم ...

... آب چشم ما به هر سو رو نهاد

غرق دریا مو به مو بینیم ما

غیر او در آتش غیرت بسوخت ...

... بی دوییم و ما و تو اوییم ما

عین دریاییم و دریا عین ما

عین ما از عین ما جوییم ما ...

... خاک ره شو بر در خمار ما

از حباب و موج دریا آب جو

تا بیابی این همه آثار ما ...

بحر در جوش است و رو دارد به ما

گوهر دریا همی بارد به ما

گنج اسما حضرت سلطان عشق ...

... چون موحد در خلا و در ملا

ما درین دریا خوشی افتاده ایم

ما ز دریاییم و دریا عین ما

دردمندی را که باشد درد دل ...

... خوش نوایی می طلب از بینوا

آبرو جویی درین دریا بجو

عین ما می جو به عین ما چو ما ...

ما حبابیم و عین ما دریا

نظری کن به عین ما در ما ...

عین دریاییم و دریا عین ما

نیست ما را ابتدا و انتها ...

در آ با ما درین دریا و خوش بنشین به چشم ما

به عین ما نظر می کن ببین ما را درین دریا

اگر موج است اگر قطره به عین ما همه آبست ...

... توبه همه بشکستیم تا باد چنین بادا

چون قطره ازین دریا دیروز جدا بودیم

امروز بپیوستیم تا باد چنین بادا ...

... ما جام و بر آب چون حبابیم

دریاب ز ما و ما ز دریا

عشقست که هیچ جا ندارد ...

موج است و حباب و آب و دریا

هر چار یکی بود بر ما

هم آب و حباب و آب دریا

دریا داند حقیقت ما

بنگر به یقین که جز یکی نیست

هم قطره و جود سیل و دریا

می دانکه حجاب ما هم از ماست ...

... و اما عینه فاعلم اذا ما قلت انسانا

یکی عین است و دو نامش یکی موج و یکی دریا

فانا عبده حقا و ان الله مولانا ...

عین ما جو و در این بحر به جز ما مطلب

غرق دریا شو و جز ما تو ز دریا مطلب

ما حبابیم زده خیمه ای از باد بر آب ...

... غیر ما همدم ما یک نفس اینجا مطلب

نعمت الله طلب و صورت و معنی دریاب

ور دگر می طلبی رو طلبش ما مطلب