عین دریائیم و دریا عین ما
نیست ما را ابتدا و انتها
بر در میخانه مست افتاده ایم
خانهٔ ما خوشتر از هر دو سرا
بینوایان خوش نوائی یافتند
بینوا شو گر همی خوانی نوا
گفتهٔ مستانهٔ ما را بخوان
عاشقانه خوش سرودی می سرا
دردمندیم و دوا درد دلست
درد ما همدرد ما داند دوا
سر به پای خم می افتاده ایم
بی حجاب ای عاشق عارف بیا
در طریقت خرقه ای پوشیده ایم
دست ما و دامن آل عبا
نعمت الله ساقی و ما رند و مست
گو بیا یاری که دارد ذوق ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان ارتباط عمیق بین عشق، مستی و عرفان پرداخته است. شاعر خود را با دریا و عمیق بودن آن مقایسه میکند و به بینهایت بودن عشق و وجود اشاره میکند. او در میخانه مست و شاد زندگی میکند و از دلدادگی و خوشیهای آن سخن میگوید. همچنین بیان میکند که درد و رنج نیز جزئی از زندگی است و تنها کسی که میتواند دوا درد را بفهمد، همدرد است. در نهایت، او از خواندن و پذیرش عشق و عرفان دعوت میکند و به عرفان و رابطهی خود با نیروی فراتر اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ما همچون دریا هستیم و دریا به معنای واقعی ما نیست. ما دارای شروع و پایان نیستیم.
هوش مصنوعی: ما در کنار میخانه خوابیدهایم و خانهمان را از هر دو جهان بهتر و خوشتر میدانیم.
هوش مصنوعی: فقرا و نیازمندان به آهنگی زیبا و دلنشین دست یافتند. اگر تو هم میخواهی در زمره آنها باشی، باید خود را به آنها شبیه کنی.
هوش مصنوعی: وصف شورانگیز ما را با عشق بخوان، که خوشی و زیبایی در این سروده نهفته است.
هوش مصنوعی: ما در آلام و درد هستیم و تنها درمان واقعی درد دل، خود درد است. تنها کسی که میتواند درد ما را بفهمد و درمانش کند، همدرد ماست.
هوش مصنوعی: ما در برابر عشق و می، بدون هیچ گونه پوششی خضوع میکنیم. ای عاشق و عارف، به ما بپیوند.
هوش مصنوعی: ما در مسیر خود لباس خاصی به تن داریم که نمادی از پیروی ما از اهل بیت و سیر و سلوک معنوی است.
هوش مصنوعی: خداوند به عنوان بخشنده نعمتها، شراب میریزد و ما در حال رندی و سرخوشی هستیم. بیا و کمک کن، چرا که روحیه ما اینگونه است که باید از این لحظات لذت ببریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای مکارم را یمینت رهنما
وی اکابر را بصدرت التجا
چون تو ناورده ستاره شهریار
چون تو نادیده زمانه پادشا
آسمان از قصر تو گیرد علو
[...]
هرکه سعی بد کند در حق خلق
همچو سعی خویش بد بیند جزا
همچنین فرمود ایزد در نبی
لیس للانسان الا ما سعی
انبیا پس رو بدند او پیشوا
عالمان امتش چون انبیا
تا به شب ای عارف شیرین نوا
آن مایی آن مایی آن ما
تا به شب امروز ما را عشرتست
الصلا ای پاکبازان الصلا
درخرام ای جان جان هر سماع
[...]
حاضران را دل خدا داند کجا
ریش بالان کرده سرها در هوا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.