صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۳۵
... در نقطه آغاز ز انجام برآید
از موج حوادث نشود پخته سبک مغز
از بحر همان عنبر تر خام برآید ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴۰
... طفلی که به دنبال من از خانه برآید
از موج محابا نکند شورش دریا
زنجیر کی از عهده دیوانه برآید ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴۸
... زنجیر حریف دل خوش مشرب ما نیست
از موج عنانداری سیلاب نیاید
در دیده صیاد کمینگاه بهشتی است ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۵۷
... تیغ زبان دعوی برهان جهل باشد
صحرای موج افزون موج سراب دارد
آن شاخ گل همانا خواهد به باغ آمد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۶۶
... از جستجوی ظاهر نتوان دچار ما شد
شیرینی شکر خواب در خانه اش زند موج
از فقر هر که قانع با فرش بوریا شد ...
... دیگر کمرنبندد هر غنچه ای که واشد
شد جلوه پریزاد موج سراب عالم
آیینه دل من روزی که با صفا شد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۶۹
... ذرات عالم اورا فرمان پذیرباشد
نقش مرادعالم در خانه اش زند موج
آن را که بالش از خشت فرش از حصیرباشد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۷۱
... گربرگ را بریزی ای خوش نوا چه باشد
موج از عنان فکندن سالم به ساحل آمد
گردست را ببندی پیش قضا چه باشد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸۱
... بود ز طول امل تار و پود طینت پیران
زمین شور به جز موجه سراب ندارد
ستاره سوز بود آفتاب صبح قیامت ...
... ز بخت ماست چنین تلخ گوی آن لب شیرین
وگرنه آب گهر موج انقلاب ندارد
اثر ز آبله شکوه نیست در دل عارف ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸۲
... که تنگ حوصله یک حرف تلخ تاب ندارد
در آن محیط که من می روم چو موج سراسر
سپهر ظرف تماشای یک حباب ندارد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸۳
... کسی که بیخبر از بحروحدت است که داند
که در کشاکش خود موج اختیار ندارد
رگی ز تندی خو لازم است سیم بران را ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸۴
... شکست هم گهران نیست کار بحرنژادان
وگرنه موج غمی از شکست بال ندارد
دلیل بادیه گردان حیرت است سیاهی ...
... که می ز جام گوارایی سفال ندارد
زبان موج چرا بسته است بحر ز پرسش
اگر شکسته سفالی لب سؤال ندارد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۹۶
... سر ز گریبان برون میار که این بحر
موج به جز تیغ آبدار ندارد
در دل خرسند نیست حسرت دنیا ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲۸
... نبض دل بیتابان زین دست نمی جنبد
این موج سبک جولان دریای دگردارد
در دایره امکان این نشأه نمی باشد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۳۹
... در مرتبه وضو نباشد
چون موج در استخوان قانع
تب لرزه جستجو نباشد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵۵
... از دل ما بیقراری گرد کلفت می برد
می زداید آستین موج از دریا غبار
گرچه عقل و هوش و دین و دل به پای او فشاند ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵۸
... چشم عیارش لباس شبروان پوشیده است
یاز موج افکنده بحر حسن عنبر بر کنار
پاره ای گشته است از خورشید تابان منکسف ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶۶
... مد عمر جاودان در خاکدان دهر نیست
دست خود چون موج ازدامان دریا برمدار
تابه حسن کار خود گردن نیفرازی چو کوه ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۷۵
... زیر گردون نیست ممکن بی کشاکش زیستن
موج در دریای بی لنگر نمی گیرد قرار
چرخ از گردش نیفتد تانریزد خون خلق ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۷۸
... نخل از بهر بریدن می نشاند روزگار
صایب لب تشنه راعمری است چون موج سراب
بر امید آب هر سو می دواند روزگار
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۹۵
... با سبکباران چه سازد قلزم پر شور و شر
کف به ساحل می رسد از سیلی موج خطر
صحبت نیکان بدان را خوب رسوا می کند ...