تخم مهری گر به دلها می فشاند روزگار
دانه از بهر درودن می دماند روزگار
برد چون خورشید هرکس رابه اوج اعتبار
بر زمین چون سایه آخر می کشاند روزگار
از سگ دیوانه نتوان آشنایی چشم داشت
زخم دندانی به هرکس می رساند روزگار
تا دل مغرور من جایی نمی گیرد قرار
گر به سهو از چهره ام گردن فشاند روزگار
از تو باشد گر همه روی زمین، از خودمدان
کانچه داد امروز، فردا می ستاند روزگار
می کند استاده دار عبرتی هم بردرش
هر که رابر کرسی زر می نشاند روزگار
با کمال بی حیایی، همچو شرم آلودگان
می دهد رنگی و رنگی می ستاند روزگار
دستگیری می کند بهر فکندن خلق را
نخل از بهر بریدن می نشاند روزگار
صائب لب تشنه راعمری است چون موج سراب
بر امید آب هر سو می دواند روزگار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به ناپایداری و فریبندگی روزگار اشاره دارد. او میگوید که روزگار همچون دانهای است که در دلها میافشاند و انسانها را به اوج اعتبار میرساند، اما در نهایت آنها را به زمین میکشد. همچنین، به آسیبها و زخمهایی که روزگار به دلهای انسانها میزند اشاره میکند و تأکید دارد که ناپایداری و بیثباتی در زندگی اجتنابناپذیر است. در پایان، شاعر به تشنگی و تلاش بیهوده انسانها در جستجوی آب و آرامش در میان فریبهای روزگار اشاره میکند، که همواره به آنها امید میدهد و سپس آن را از آنها میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر عشق و محبت در دلها کاشته شود، زمانه همواره در تلاش است تا نتیجه خوبی از آن برداشت کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به اوج اعتبار و موفقیت دست پیدا کند، مانند خورشیدی است که بر زمین میتابد، اما در نهایت، روزگار مانند سایهای در کنار او خواهد بود و به تدریج او را به زمین خواهد کشاند.
هوش مصنوعی: از یک سگ دیوانه نمیتوان انتظار دوستی و آشنایی داشت؛ زیرا او به هر کسی که نزدیک شود، آسیب میزند و زخم میزند. روزگار نیز چنین حالتی را میتواند برای انسانها ایجاد کند.
هوش مصنوعی: دل مغرور من آرامشی پیدا نمیکند. حتی اگر به اشتباه از چهرهام خشم بگیرد، روزگار همچنان به من توجهی نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: اگر تمام دنیا هم از آن تو باشد، نباید خود را فریب دهی، زیرا آنچه امروز به تو داده شده، فردا روزگار آن را از تو خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: هر که بر کرسی زر تکیه میکند، باید بداند که روزگار همواره درس عبرتی برای او دارد. در واقع، مقام و ثروت او نمیتواند او را از سرنوشت محتوم زمانه و درسهای آن محفوظ نگه دارد.
هوش مصنوعی: با نهایت بیشرمی، روزگار مانند افرادی که شرم و حیا دارند، رنگ و جلوهای به خود میگیرد و در عین حال، رنگ و زیبایی را از دیگران میگیرد.
هوش مصنوعی: به کمک یکدیگر میتوانیم به زندگی ادامه دهیم و در این دنیا هر کسی برای آزار دیگران و ایجاد مشکل در زندگی آنها تلاش میکند، مثل اینکه درخت خرما برای میوه دادن و بارور شدن، در جایی نشسته است.
هوش مصنوعی: زندگی مانند موج سراب است که شخصی لب تشنه را به هر طرف میکشاند و او را به امید یافتن آب، در چرخش و دویدن میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.