گنجور

 
۲۵۸۱

فیض کاشانی » شوق مهدی » قصاید » قصیدهٔ ۲ - در قائم بودن جهان به وجود امام زمان علیه السلام

 

... از حکم او نکشد سر دمی نه خشک و نه تر

به سوی حق بخود از خود سفر کند در خود

شود ز سر خدا پر تهی ز وصف بشر ...

فیض کاشانی
 
۲۵۸۲

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۵۴ - صفت مَدارِس

 

... با منطقیان شدم سخن ساز

چون در که سفر کند ز عمان

افتاد گذار من به میزان ...

وحیدالزمان قزوینی
 
۲۵۸۳

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶

 

... که گردون دورتر گرداند از هم دوستداران را

مگر از کوی او فیاض انداز سفر دارد

وداع طرفه ای می کرد امشب باز یاران را

فیاض لاهیجی
 
۲۵۸۴

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴

 

... ره می نماید بوی خون گم کردگان راه را

پست و بلند این سفر هموار شد بر بی خبر

دیو طبیعت می زند در هر قدم این راه را ...

فیاض لاهیجی
 
۲۵۸۵

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸

 

نه سامان سفر باشد نه سودای حضر ما را

تو ای باد صبا هر جا که می خواهی ببر ما را ...

فیاض لاهیجی
 
۲۵۸۶

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸

 

... غیر امید زیان سود ندارد فیاض

سفر ما که در او بیم خطر مهتاب است

فیاض لاهیجی
 
۲۵۸۷

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷

 

... چمن خزان شد و ما را بهار در نظرست

به دل هوای سفر دارم و ندارم پای

بس است آرزوی من همیشه در سفرست

ز نقل و باده چه ذوقست تلخ کامی را ...

فیاض لاهیجی
 
۲۵۸۸

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱

 

ز رنگ می به رخت تا نقاب در پیش است

نگاه را سفر آفتاب در پیش است

تو تا به خلوت آیینه کرده ای آرام ...

فیاض لاهیجی
 
۲۵۸۹

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۷

 

... راه بیراه بریدن روش اهل دلست

گام بی گام نهادن سفر مردانست

شجر بارور خلد که طوبی لقب است ...

فیاض لاهیجی
 
۲۵۹۰

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۰

 

... در عشق ز بس نالة فیاض ضعیف است

از سینه سوی لب ره دور سفر اوست

فیاض لاهیجی
 
۲۵۹۱

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵

 

... التفاتی طمع از گوشة دامانی هست

تا نسیم سر زلف تو نیامد ز سفر

کس درین شهر ندانست پریشانی هست ...

فیاض لاهیجی
 
۲۵۹۲

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۷

 

... چیزی که غبار از دل پردرد رباید

در خطة تقدیر به جز گرد سفر نیست

فیاض اگر آه تو آتش زن گیتی است ...

فیاض لاهیجی
 
۲۵۹۳

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۱

 

سفر عمر زیانست و درو سود عبث

حسرت بود چو اندیشة نابود عبث ...

فیاض لاهیجی
 
۲۵۹۴

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۵

 

... وه که دیدار به فردای قیامت افتاد

رخت بردند ز غربت به وطن همسفران

سفر ماست که در بند اقامت افتاد

من و فیاض به هم غرقه درین بحر شدیم ...

فیاض لاهیجی
 
۲۵۹۵

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۶

 

... مگر از خطر تو چشمم به سوادی برسد

سفر دور ره زلف تو دارم در پیش

یارب از مایدة زلف تو زادی برسد ...

فیاض لاهیجی
 
۲۵۹۶

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۸

 

... زور شیرین همه بر بازوی فرهادی بود

سفر راه محبت چه فراغت بودست

هر قدر رنج که دل خواست درین وادی بود ...

فیاض لاهیجی
 
۲۵۹۷

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۳

 

خوش آنکه از سفر آن غمگسار باز آید

که عمر رفته به امید یار باز آید ...

فیاض لاهیجی
 
۲۵۹۸

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۳

 

... تا توانی کام دل فیاض بردار از چمن

نیست مهلت آن قدر عزم سفر دارد بهار

فیاض لاهیجی
 
۲۵۹۹

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۹

 

... دو اسبه بر سر کین اند مهر و ماه هنوز

هزار مرحله از خویشتن سفر کردم

به این نشان که نیفتاده ام به راه هنوز ...

فیاض لاهیجی
 
۲۶۰۰

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۶

 

... ورنه می سازیم ما و دیده با حرمان خویش

زین سفر این مایه حسرت ها که ما را سود شد

تا قیامت پای ما و گوشة دامان خویش ...

فیاض لاهیجی
 
 
۱
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۱۳۱
۱۳۲
۱۸۱