گنجور

 
۲۲۲۱

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - درمدح صدرالدین

 

ای طالع نگون ز تو تا کی قفا خورم

وی چرخ واژگون ز تو تا کی جفا برم

روزی بخشم بشکنم این مهر مهر تو ...

... کش آفتاب گفت من از تو منورم

چرخ از پی تفاخر کفتست بارهاش

من نیز در رکاب تو دیرینه چاکرم ...

... بی منتی از آهو جان معطرم

روشن تراست نسبت من زافتاب چرخ

با سایه از تواضع گرچه برابرم ...

... ننگ آیدم که گویم در عهد چون تویی

من بی گناه بسته چرخ ستمگرم

معروف من ببندگی تو پس آنگهی

زهره است چرخ را که زند زخم منکرم

در شاعری ز جمع گدایان مخوان مرا ...

... در زاویه مقوس چون خط منحنی

زین مرکز مسطح و چرخ مدورم

پرکنده و ستمکش چون بادم و چو خاک

گردن فراز و سرکش چون آب و آذرم

با چرخ همچو سوزن دلدوز تنگچشم

چون ریسمان تافته سر زیر چنبرم ...

... بعد از خدای عز و جل اعتماد ها

بر اهتمام تست نه بر چرخ و اخترم

نزد تو گر نشان قبولی نباشدم ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۲۲

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۱ - در مدیح قوام الدین

 

... وی کرده گه حکم بر اجرام تحکم

مخدوم جهان صدر قوام الدین کاینچرخ

گفته است که مأمور توأم فأمرو احکم ...

... تا در رخ احباب تو کردست تبسم

ای قدر تو افزون شده از دایره چرخ

وی جاه تو بیرون شده از حد توهم ...

... سرگشته شود عقل از ادراک و تفهم

خوندل من میخورد اینچرخ وزینروی

در خوندل خویش همی جوشم چون خم ...

... من چونسمت خدمت صدری چو تو دارم

بر من چه کند چرخ سراسیمه تهاجم

من صبحم و در مدح تو جز صدق نگویم ...

... چونانکه خدررا نرسد رنج تألم

فضلم عوض رزق من آمد مگر از چرخ

چون نیش که آمد عوض دیده کژدم

شاید که بدین شهر کند چرخ تفاخر

شاید که بدین مدح کند عقل ترنم ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۲۳

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۲ - در ستایش خود و مدح رکن الدین صاعد

 

... جای شکراست که من ناخلفم

بسکه در من کشد این چرخ کمان

کاغذین جامه ازو چون هدفم ...

... بر در صدر جهان معتکفم

پای بر چرخ نهم گر گیرد

صدر رکن الدین اندر کنفم

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۲۴

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - درمدح امام زین الدین تاج الاسلام

 

زهی تو حاکم عدل و جهان ترا محکوم

زهی بحم تو گردن نهاده چرخ ظلوم

فکنده صیت تو در گوش روزگار طنین ...

... عجب نباشد ار از طبع تو تغییر یافت

مزاج چرخ ستمکار و طبع عالم لوم

اگر نبودی فر و شکوه مسند تو ...

... و گرنه سنگ تو میآمدیش در دندان

پدید کرده بداین چرخ ظلمهای سدوم

نهاده قاعدۀ عدل تو در این کشور ...

... چو هست امر تو قایم بایزد قیوم

بچرخ فرما زین پس چو خدمتی باشد

ازانکه چرخ ترا چاکریست نیک خدوم

ستایش تو چه کارست تابدولت تو ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۲۵

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۹ - درمدح امام اجل معین الدین

 

... صبح اگر خواهد که بی فرمان تو یکدم زند

گو بزن بهرام چرخ از بهر آن دارد حسام

گر مجسم گرددی رایتو چونخورشید چرخ

عقل فرق آن نکردی کاینکدامست آنکدام ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۲۶

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۰ - در مرثیه امام سعید جمال الدین محمود

 

... به خون شده رخ گردون خضاب می بینم

ز شرم کرده خود چرخ را زنان بر سر

دودست عقرب همچون ذباب می بینم ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۲۷

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۱ - درتهنیت حج

 

... زهره ز سماع و وجد لبیک

بر چرخ گسسته زیر بابم

قربان تر حمل همی راند ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۲۸

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۲ - قصیده

 

... چونکه دهم جلوه طبع را بمدیحت

چرخ کند ماه و آفتاب نثارم

فخر بخاک در تو آرم اگرچه ...

... ابرم و جز گرد بحر نیست طوافم

چرخم و جز گرد قطب نیست مدارم

پای چو گل بر بساط هر خس ننهم ...

... باد گل دولتت همیشه شکفته

تا ننهد چرخ با شکوه تو خارم

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۲۹

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۴ - قصیده

 

... صد جهانی میان خانه زین

چرخرا پیش حکمت ازمه نو

حلقه در گوش چون ینال و تکین ...

... گر نه بر سمت حکم تو گردد

چنبر چرخ بگسلد در حین

خرج یکروزه جود تست هر آنچ ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۳۰

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۵ - درتوصیف آتش و مدح رکن الدین مسعود

 

... ورق ز شاخ درختان چو نامه ها پران

دل هوا مگر از جور چرخ سردشدست

و گرنه اشک چه بار دزدیده ها چندان ...

... که چون نمک همه کافور مینهد بر خوان

مگر ز سرما گشتست روی چرخ کبود

مگر ز برف ببستست راه کاهکشان ...

... چو آفتاب جهانسوز و همچو اختر شوخ

چو روزگار لجوج و چو چرخ بی فرمان

چو برق تیغ زن و چون اثیر صاعقه بار ...

... چو برق گاه زر افشاندن تویی خندان

بلند قدر تو بر چرخ زیر پای آورد

بقهر شیر فلک همچو شیر شادروان ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۳۱

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۸ - قیامت و حشر و نشر

 

... عدم براند سیلاب بر جهان وجود

چنانکه خرد کند موج هفت چرخ نگون

شوند غرقه بدو در مکان شیب و فراز ...

... بصلب هفت پدر در سلاله گردد خون

زروی چرخ بریزد قراضه های نجوم

ززیر خاک برافتد ذخایر قارون ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۳۲

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۹ - در مدح امام العالم اقضی القضاه رکن الدین

 

... صورت امرروانت نسختی از کن فکان

چرخ هفتم پای کوب قدر تو همچون رکاب

سیرانجم دستمال حگم تو همچون عنان ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۳۳

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۰ - در تقاضای عفو از رکن الدین مسعود صاعد

 

... زهی سپهر ترازیردست همچو عنان

بلند قدر تو برچرخ شیر گردونرا

بزیر پای سپرده چو شیر شادروان ...

... بیک دلی یقین و بپیروی گمان

بقدر جنبش چرخ و بنفع تابش مهر

بنور دیده عقل و بفر جوهر جان ...

... بماء نقب زن و آفتاب کیسه گشای

بچرخ حقه نه و روزگار صددستان

بصحن با غ چو برگیرد از هوا شبنم ...

... که هست گرگ ازو نایب سگان شبان

بحقه بازی چرخ و بمهره دزدی صبح

بچیرگی قضا و بچابکی دوران ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۳۴

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۱ - در مدح امیر شهاب الدین خالص رحمه الله

 

... بنظیرت نگشته آبستن

پیش قدر تو چرخ غاشیه کش

پیش حکمت زمانه مقرعه زن

عقل با نور رای تو کژبین

چرخ با سیر عزم تو کودن

تیغ تو همچو چرخ مردم خوار

خشم تو همچو مرگ مردشکن ...

... گر مجسم شود بزرگی تو

در نیابدش چرخ پیرامن

در قبایی چگونه می گنجی ...

... همه اخلاق تست مستحسن

سطح تو سقف چرخ بل اعلی

رای تو روی عقل بل احسن ...

... هست بهر قضیم مرکب تو

چرخ را خوشه ماه را خرمن

سرورا یک نفس بدستوری ...

... هدیه بخت نوع نوع بلا

تحفه چرخ گونه گونه حزن

شد پراکنده چون بنات النعش ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۳۵

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۲ - قصیده

 

... سموم قهر تو گر بگذرد بگردون بر

بسوزد از زبر چرخ ماه را خرمن

کسیکه از بد ایام در حمایت تست ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۳۶

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۴ - این قطعه متوسط را یکی از بزرگان عصر از طبع خود باستاد جمال الدین نوشته و او را نزد خود خوانده

 

... بس سازگار هست طبیبی در این میان

ناهید چرخ و طرف مه و آسمان لطف

یادآور ای عزیز که گفتن نمیتوان ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۳۷

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۶ - چیستان بنام شمشیر و تخلص بمدح ملک عز الدین

 

... کوه حزمست بهنگام سکون

چرخ چون خیمه جاهش آمد

فارغ آمد ز طناب و زستون ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۳۸

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۷ - در بیان مقامات خود فرماید

 

... بباد فضلم بشکفت گلستان سخن

سپر ز ماه کند تیر چرخ جوشنور

چو من بشست بیان درکشم کمان سخن ...

... اگر بشعر کسی را ترقیی بودی

بچرخ بر شدمی من بنردبان سخن

ولیک حاصلش این بین که باهمه هنرم ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۳۹

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۸ - در مرثیت قوام الدین صاعد

 

... سدی شکسته گشت که تا دور روزگار

در گوش طاس چرخ بماند از و طنین

منسو شد ز لوح کرم آیت امید ...

... برخی آن شمایل موزون و لطف و باس

کش چشم چرخ پیر نبیند کسش قرین

ایدوست خونگری تو و ایخصم زهرخند ...

... تا مادر زمانه بزاید چو تو خلف

ای بس که دور چرخ شهور آردوسنین

اکنون کنند یاد ترا ورد هر زبان ...

... ایخاک گنج یافته نیک دارهان

ویچرخ گم شدست مهی بازجوی هین

ما غره ایم و تیر فنا هست در کمان ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
۲۲۴۰

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۹ - در مرثیت قوام الدین و تهنیت رکن الدین برای برء مرض

 

... از بهر چشم بد که نیاید بدو زیان

از آب این عرض جگر چرخ گرم شد

وز رنج این مرض نفس سرد زد خزان ...

... خود رخنه فتاد که تا دامن فلک

عاجز بوند چرخ و کواکب زسد آن

آن شاخ باغ دانش و مهر سپهر فضل

آن در بحردین که در افتاد ناگهان

گر کوکبی ز چرخ معالی غروب یافت

باد از کسوف حادثه خورشید در امان ...

... آنک فتاده جاده بر راه کهکشان

بر چرخ سعد اکبر کش مشتری است نام

داد از پی بشارت تسبیح و طیلسان ...

جمال‌الدین عبدالرزاق
 
 
۱
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
۴۹۲