گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سلیم تهرانی

کسی که قسمت او غیر بینوایی نیست

گلش به دست، کم از کاسه ی گدایی نیست

بیا شکسته ی خود را درست کن اینجا

که خاک میکده کمتر ز مومیایی نیست

دراز دستی مژگان به طاق ازان ابروست

کمند طره ی مشکین به این رسایی نیست

به هر کدام نمک لطف می کنی خوب است

که داغ های دلم را ز هم جدایی نیست

توان شناخت ازان دست هر چه می آید

نشان نامه بجز کاغذ حنایی نیست

سلیم، تیرگی از شمع انجمن چه عجب

ز آفتاب مرا چشم روشنایی نیست