گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صفایی جندقی

اگر جفاست تلافی به مذهب تو وفا را

هزار بار فزون کم بود جفای تو ما را

مبر به باغ و میفزا غمم ز غارت گلچین

به دام یا قسم بال و پر ببند خدا را

فراقت آتش جان بر دهد به باد هلاکم

به خاک پایت اگر باز جویم آب بقا را

دوای ما همه دردی که مرگ باشدش از پی

به عهد درد تو گر آرزوکنیم دوا را

محبت دگران را به مهر ما چه شباهت

تفاوتی بود از یکدگر سهیل و سها را

ز نخل و گلبن و شمشاد و ارغوان چه سرایم

که گرد قد توکوته حدیث سرو رسا را

تو از خلوص صفا روی برمتاب صفایی

اگر چه دوست پذیرد به جای صدق ریا را

 
 
 
امیرخسرو دهلوی

ز دور نیست میسر نظر به روی تو ما را

چه دولتی ست تعالی الله از قد تو قبا را

از آنگهی که تو سلطان به ملک دل بنشستی

نشاط و خواب به شبها حرام گشت گدا را

ز تیغ کش به حضورم که پادشاه بتانی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیرخسرو دهلوی
اوحدی

چگونه دل نسپارم به صورت تو، نگارا؟

که در جمال تو دیدم کمال صنع خدا را

چه بر خورند ز بالای نازک تو؟ ندانم

جماعتی که تحمل نمی‌کنند بلا را

نه رسم ماست بریدن ز دوستان قدیمی

[...]

ناصر بخارایی

خلاف عهد نکردم به حسن عهد تو یارا

خلاف عهد تو کردن مرا چه زَهره و یارا

اگر ز زلف تو دستم رسد به حلقهٔ کعبه

به آب زمزم دیده صفا دهم صفا را

هزار نکتهٔ شیرین به وعده از لب لعلت

[...]

واعظ قزوینی

مده بافسر شاهی کلاه ترک و فنا را

بسر چو ابر بهاری شناس بال هما را

درست نیست دورنگی میان ظاهر و باطن

بگو شکسته نویسند، توبه نامه، ما را

بکف ترا زر و سیم جهان ز بخل نپاید

[...]

طغرل احراری

اگر به گوشه چشمی نظر کنی ما را

به یک نگاه کنی صید خویش دل‌ها را!

هزار عابد و زاهد همی‌شود میْ‌نوش

به محفلی که تو گیری به دست صهبا را!

به طوق بندگی گردن نهد چو قمری سرو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه